رد پای غزل

سلام درود بر شما مرحبا دارید جناب وحیدی عزیز

درود گرامی
شعری خوب بود موفق باشی

درود گرامی
غزلی ناب و زیباست

زدم به سینه ی دریا دراین سیاهی شب

سپرده ام دل خود را به ناخدای غزل


درود
بسیارزیبا بود

درود موفق و موید و منصور باشی بسرایی غزل برای غزل

سلام ودرود بسیار زیبا

درود زیبا بود

درود برشما
زیبا بود و لذت بردم

درود بر شما
زیبا بود
زیبا

سلام برجناب وحیدی بزرگوار.خرسندم سعادت شد خوانش غزل زیبایتان و لذتی نسیبم شدوصف ناشدنی.عزیز ارجمند استعداد سرایش حضرتعالی ستودنیست.قصدم انتخاب بیتی گلچین ازغزل زیبایتان بود که حقیقتاً حیفم آمد.هرمصرع و هربیت ازمصرع وبیت دیگر زیباتر.با کسب اجازه از حضرت دوست پیگیر اشعارزیبایتان خواهم بود.مانا باشید ارجمند

درود بر وحیدی عزیز زیبا بود

درود بر شما

درود برشما

ععععععععععععععععالللللللللللللللللللی

درود جناب وحیدی
بسیار عالییییییست

درود بزرگوار
غزل زیبایی خواندم،مرحبا

غزلی با همین ردیف تقدیم به قلم شما:


دوباره روضه ی تو و دوباره منبر غزل
دوباره خاک دفتر و هجوم لشکر غزل

دوباره سرب واژه ها،دریده سینه ی مرا
پناهگاه من شده،دوباره سنگر غزل

بیا ببین چه کرده ای که پا به پای روضه ات...
رسیده اشک های من ،به حوض کوثر غزل

سکوت بغض کهنه ام ،شکسته در گلوی شعر
قیامتی به پا شده،میان دفتر غزل

دلم که تنگ میشود،تو را به شعر میکشم
ولی فرار میکنی،دوباره از در غزل

چقدر بی مروتی!...تو ظلم میکنی ولی
تمام کاسه کوزه ها،شکسته بر سر غزل

قسم به عشق پاک تو،قسم به اشک های من
که قطره قطره میچکد به گونه ی تَر غزل...

فرو نمیرود غزل ،به تخته سنگ سینه ات
چگونه قانعت کنم؟!،شکسته خنجر غزل

نگو که شعر های من تکان نمیدهد تو را
نگو که فحش میدهم،به بیت آخر غزل

محمدرضا نظری«لادون پرند»