يکشنبه ۲ دی
فصل باران خیز شعری از خدابخش صفادل
از دفتر نقش نگین مهربانی نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۲ تير ۱۳۹۵ ۱۴:۳۳ شماره ثبت ۴۸۵۹۰
بازدید : ۹۵۰ | نظرات : ۷۵
|
آخرین اشعار ناب خدابخش صفادل
|
نذر چشمت می کنم این شعر شورانگیز را
برگ سبزی فرض کن این هدیه ی ناچیز را
خشک سالی می وزد این روزها از هر طرف
ان یکادی لازم است این باغ حاصل خیز را
می شود از ذهن نیشابور روزی پاک کرد،
بعد چندین قرن آیا قصّه ی چنگیز را؟!
درد را با پنجه های« باربد» باید سرود
بلکه آسان تر کند جان دادن "شبدیز"را
پشت گرمم کن به فروردین چشمانت، مگر
بشکنم یک روز درهم، نخوت پاییز را
پیش پایت با تمام خویش زانو می زنم
تا نگیری از کویر این فصل باران خیز را
«شمس» اگر مهتاب رویت را ببیند لحظه ای
نذر نیشابور چشمت می کند تبریز را
خویشتن داری مخواه از من،خدا را همتی!
تا براندازم مگر این شیوه ی پرهیز را
شهر را با چشم هایت فتنه باران می کنی
یست جز تسلیم راهی، این دو سحرآمیز را!
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.