سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        گدازه های جنون (بخش دوم)

        شعری از

        وحیده پوربافرانی

        از دفتر غزل پاره نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱ تير ۱۳۹۵ ۱۴:۲۵ شماره ثبت ۴۸۰۷۷
          بازدید : ۶۸۴   |    نظرات : ۲۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر وحیده پوربافرانی

        نازنین لایِ قاچ قاچِ دلم......بذر دلبستگی کپک زده است
        دلِ تنگم برای یک جرعه......عشقِ بی چَشمداشت لک زده است
         
        سیرم از مُهملاتِ پوشالیت.....پُرم از وعده های بی سر و ته
        تشنه ی آفتابِ آغوشت.....جگرش آب شد در این لَه لَه
         
        تو که درگیرِ خویشِ خود بودی.....هر کسی این وسط "خدا" شده بود
        قول هایی که قانعم می کرد.....نردبانی به قهقرا شده بود
         
        قول دادی که بَرّه ی رامَت.....لقمه ی چربِ گرگها نشود
        قول دادی کنارِ من باشی.....وصله از پیرهن جدا نشود
         
        ساکنِ خنده های من بودی.....کو کجا رفت حق آب و گِلَت؟
        قول دادی ولی نشد، باشد.....وقفِ آواره ها مُشاعِ دلت
         
        چشمه ی مهربانی ام خشکید.....چه شد از من گلایه می جوشد؟
        نوبت وعده های من شده است.....نازنین! باش، مانده تا مقصد!
        •••
        قول دادم تو را بگیرانم.....با نفس های داغِ خود نم نم
        اشتیاقت که خوب شعله گرفت.....موجی از انجماد هدیه کنم
         
        قول دادم که حکمِ این بازی.....پس از این خالِ خارِ دل نشود
        حاکمِ بعد از این خودم باشم.....تا کَسی عاقبت خجل نشود!
         
        قول دادم، ولی چه فایده ما.....قولهامان همه شکستنی اند
        رشته های بلند می بافیم.....که به یک "آه" هم گسستنی اند
         
        زیر پای تو لِه شدن امّا.....اتفاقی نبود عمداً بود
        قولهایی که زیرِ پایت ماند.....شاهدِ سرنوشتِ این زن بود
         
        سرنوشتِ زنی که می ترسید.....سهمی از سرنوشتِ تو نبَرَد
        اِمپراطورِ آرزوهایش.....نازِ اورا به بوسه ای نخرد
         
        سرنوشتِ زنی که انگاری.....به پشیزی دلش نمی ارزید
        با تمامِ خودش معامله کرد.....هیچ اما به دستِ او نرسید
         
        این منم آن زنِ تماشایی.....از پسِ اشک ها نگاهم کن
        ژنِرالِ غرور، گریه چرا؟.....راحت آماجِ قاه قاهم کن
         
        من اگر زار و ورشکسته ی عشق.....یا دچارِ رکودِ بازارم
        از جهانی که وسعتش کم نیست.....دستِ کم خلوتی طلبکارم
         
        خلوتی جاودانه دور از تو.....طلبم از زمانه سنگین نیست
        پایِ تیمورِ سَرکِشم دیگر.....لنگِ تسخیرِ چین و ماچین نیست
         
        طلبم را وصول خواهم کرد.....از جهانی که عاشق آزارست
        به خلاص از تو قانعم هرچند.....این جهان بیش از این بدهکارست
         
        ادامه دارد...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        چهارشنبه ۲ تير ۱۳۹۵ ۲۳:۳۸
        سلام مهربان بی صبرانه منتظر ادامه اش هستم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        امید مرادی
        چهارشنبه ۲ تير ۱۳۹۵ ۰۰:۴۷
        سلام
        انصافا شعر جذابي بود و مخاطب را جذب ميكرد درود بر شما خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        چهارشنبه ۲ تير ۱۳۹۵ ۰۵:۰۹
        تا اینجای این سرگذشت خیلی جدی و تلخ بود...
        چه حس قوی و موسیقی محزونی سراسر اثر را گرفته بود. خانم بافرانی خیلی خوب صحنه آرایی کرده بودید و اتصال و پیوستگی سطرها از لحاظ معنایی و حفظ یکپارچگی اثر عالی بود. بهره بردم و چشم انتظار ادامه خواهم بود. درود بر شما خندانک
        عباس وطن دوست
        چهارشنبه ۲ تير ۱۳۹۵ ۰۶:۵۲
        خندانک

        سلام و عرض ادب

        بسیار شیوا و دلنشین خندانک خندانک

        کلبه تاریک انتظار را / روشن از برق نگاهت می کنم
        ای شفای دیده یعقوب من / تا ابد چشم براهت می کنم


        ............................درود برشما......................


        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۲ تير ۱۳۹۵ ۱۱:۴۰
        درود برشما
        زیبا و دلنشین می سرایید . خندانک خندانک
        مهدی صادقی مود
        چهارشنبه ۲ تير ۱۳۹۵ ۱۴:۵۸
        سلام و عرض ادب
        احسنت خندانک
        بسیار زیبا خندانک
        لذت بردم واقعا
        خندانک خندانک
        نازنین لایِ قاچ قاچِ دلم
        بذر دلبستگی کپک زده است
        دلِ تنگم برای یک جرعه
        عشقِ بی چِشمداشت لک زده است خندانک

        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        چهارشنبه ۲ تير ۱۳۹۵ ۱۵:۵۰
        سلام دورود اینکه بنویسم بسیار رزیبا بود بی انصافی محض است
        شعرتان در خور کلماتی ست عظیم که در زبان قاصر من نمی گنجد
        همین!
        صابرخوشبین صفت
        چهارشنبه ۲ تير ۱۳۹۵ ۲۰:۱۶
        درودها
        خندانک خندانک خندانک
        الهه نصیری زاده (وفا)
        پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۰۹:۲۹
        سلام و عرض ادب بانو

        من قسمت اول شعر بلند شما رو هم خوندم

        این شعر واقعا زیباست

        باصداقت و خلوص
        و هنر و زیبایی
        منعکس کننده ی تمام گوشه و زوایای احساسی
        ومکنونات قلبی شاعرش هست

        بسیار زیباست
        و لذت بردم

        دست مریزاد
        حسام الدین مهرابی
        جمعه ۱۱ تير ۱۳۹۵ ۲۲:۴۶
        سلام خواهر گرامی
        واقعاً فوق العاده زیبا سرودید
        احسنت بر شما
        بسیار از شما آموختم
        سپاس
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5