سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        محکوم

        شعری از

        سعید علی زاده

        از دفتر بازیچه نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۳:۳۶ شماره ثبت ۴۶۷۶۴
          بازدید : ۹۷۱   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سعید علی زاده

        چون بیدکی مجنون دلم همواره می لرزد
        با اینکه هستی ... بی کس و آواره می لرزد
        مثل کسی که موقع جنگ است و می بیند
        در خانه اش افتاده یک خمپاره ... می لرزد
        چون مادری که بچه اش مرده... زمانی که
        می بیند او یک بچه در گهواره ... می لرزد
        مانند مردی که ندارد پول و بیکار است
        از شرم فرزند و زنش بیچاره می لرزد
        یا مثل آن اعدامی در انتظار مرگ
        پلکش چو می آید به هم یکباره می لرزد
        مانند طفلی گمشده در ازدحام ... از ترس
        با گریه ای بر پهنه ی رخساره می لرزد
        می لرزم و می لرزد این دل میکنی باور؟
        یک روز می میرم من از دست تو و آخر
        تو می رسی بر آرزویت ... درشبی سرد و
        دیگر نمی بینی منِ رنجورِ پر درد و
        من می روم در برزخی از خاطرات تو
        یکبار دیگر روزی از نو .... روز هم از نو
        هستی تو اما نیست قلبت بامن و رفته
        ده روز زجرم می دهی گاهی به یک هفته
        هستی تو اما نیستی بامن...چه دوری تو
        این سوی دنیایم من ...آن سویی چجوری تو؟
        دیواری از سنگ است بین ما و دلگیرم
        از بس دلم تنگ است گاه از زندگی سیرم
        مانند محکومی که حکمش چند بار اعدام...
        می میرم و می میرم و می میرم این ایام
        می میرم و می مانی و یکبار دیگر هم
        می بینی ام در ورطه ای از رنج و از ماتم
        یکبار دیگر این دل پر شور می لرزد
        می میرم این بار و تنم در گور می لرزد
        قبر خرابم می شود چون لانه ی جغدان
        هر دم دل از آوای بوف کور می لرزد
        چون گوشتِ چسبیده ای بر استخوان قلبم
        با ضربه های محکم ساتور می لرزد
        آزار کم کن بر من و این را بدان حتی
        با لحظه ای دوری دلم ناجور می لرزد
        با من بمان ...بامن بمان ...بامن بمان... با تو
        شبهای تاریک ای که هستی نور ...می لرزد

        #سعید_علی زاده
        
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        درود برادرخوبم
        بسیارزیبا بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۹:۰۱
        درود گرامی
        غمگین و زیباست
        عید مبعث مبارک خندانک
        زهرا حسین زاده
        چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۳:۵۸
        سلام شاعر بزرگوار
        بسیار عالی بود
        موفق باشید
        همایون فتاح(رند)
        چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۰۷
        هرچه بگویم زتو تحسین ها
        کم بودت ای خوش سخن ونکته ها خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۴:۰۸
        جناب آقای علی زاده عزیز، سلام علیکم.
        ...............................................................
        مانند ِ محکومی که حُکمش، چندباراعدام....
        می میرم و،می میرم و،می میرم این ایّام
        ...............................................................
        غزل مثنویِ واقعاً زیبا وپُرباری ست........خسنه نباشید بزرگوار........
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۵:۲۸
        درود بر شاعر بزرگوار

        دستمریزاد سروده زیباییست
        قلمتان پایدار خندانک خندانک خندانک
         موسی عباسی مقدم
        چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۵۷
        درودها برشمازیبا بود خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۲۱
        باسلام

        بسیارزیبا سرودی بزرگوار . خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسعود خلیق اخلاقی
        پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۴۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        باقر رمزی ( باصر )
        جمعه ۸ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۲۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        سلام و درود بزرگوار
        کماکان موفق باشید
        خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی   صادقی
        جمعه ۸ مرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۱۸
        سلام

        زیباست
        ولی اصلا حضورتان احساس نمیشود ..............!!!
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۰۱
        سلااام استاد
        شما هم اینجایید خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7