سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        خال هاشمی

        شعری از

        حبیب رضایی رازلیقی

        از دفتر بکا نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۰۱ شماره ثبت ۴۶۶۶۹
          بازدید : ۱۰۰۶   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

        (((خال هاشمی)))

        گر نظرکند ایزد مناّن
        به پرواز درآید
        طوطی طبع من امشب
        خامه در دست کند درک معانی
        عاشقانه دل شب را بشکافم
        برِسَم بر سر آن سرّنهانی
        و به آب دیده شویم
        دل پر غبار خود را

        این دوچشمم پرخون است
        دلم از غربت شاه شهدا
        عاصی و رو به جنون است

        ای خدا
        کی شوم زائر آن شهر بلا
        بشود مرهم زخم دل من
        که جراحات بسی عمقی و
        ریشه بدرون است

        وچه والا بود این خون حسین ع
        که خدا ارج نهادست براین خون
        چاره دل بنماید به دو گیتی و
        شود روشنیِ راه
        وبه ظلمت بوَدش راهنمونِ دل ما

        قصه آغاز کنم

        جلوه گر شد
        در اسرار نهان
        یک جوان
        اشبحِ احمدِ مختار
        که عشقش به پدر گشته عیان و
        وَ به زیبایی او قبطه خورد
        یوسف کنعان

        ودر آن واقعهٔ روز دَهم
        که به رزمش همه را محو تماشا بنمود
        یکه تازی کند این شیر ژیان
        و یورش میبردش بر صف دشمن
        چونان صاعقه وار
        دشمنانش به هنگام فرار
        بانگ و فریاد زنند
        که به یاریِ حسین آمده احمد بِگَمان

        سرو قامت
        گل زیباست به باغ علوی
        ناتوانم که توصیف کنم وصف خصال
        دل عاشق برُباید به آن چشم سیاه
        ابروانش بود خنجر برّان و
        چه جانسوز بود
        خال هاشمی به جمال

        لعل لبانش عقیق یمنی
        ولی افسوس
        زسوزعطش و بی آبی
        که چنان خشک شده آن لبها
        از ترکهای لبانش همی خون جاریست

        سه تن ایستاده ، به تل
        ناظر رزم علی
        اکبر وآن رجز پر احساس
        مینمودند نظاره
        آن سه تن زینب وبابش حسین و عباس

        ولی افسوس در آنروز

        شیطان دسیسه کارگر شد
        وشکست شاخه گل لیلیِ مَجنون
        غم هجران ، سینه سوزان ، چشم گریان
        بنِگَر بردل این لیلی محزون

        چه بگویم که خاموش شود آتش دل
        شده دل کاسه خون
        که گُلِ لیلیِ
        مَجنون
        به نامردی دونانِ پلید
        شده پرپردر آن دشت بلا
        ونظر کن به آن شاخه گلی
        که شده پرپر و آغشته بگِل

        وچنان لیلی بیچاره زند زار
        مرو ای روح و روانم
        اکبرم تازه جوانم

        حبیب رضایی
        مورخه ۱۳۹۴/۸/۲۹
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        جمعه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۴:۵۲
        سرورم اجر سروده ارزشمندتان با خاندان نبوت و طهارت ع خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۴۶
        آیینی زیبایست ........اجرتان با بانوی دوعالم استادگرامی خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۷:۴۲
        درود گرامی
        آیینی بسیار زیبا و حماسی
        دستمریزاد
        اجرتان با بی بی دوعالم خندانک
        مجنون ملایری
        پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۵۵
        با سلام استاد بسیار عالی موفق باشی
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۳۴
        خندانک
        خندانک
        خندانک

        سلام بزرگوار . بسیار زیبا سرودید
        همایون فتاح(رند)
        پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۵:۰۳
        نیمایی تو واله وشیدای جهانم همه کرد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۶:۲۴
        خندانک خندانک خندانک
        درودتان باد
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3