يکشنبه ۲ دی
دل تنگ شعری از سعید علی زاده
از دفتر آغاز راه نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۲۱:۵۶ شماره ثبت ۴۶۵۳۰
بازدید : ۹۹۰ | نظرات : ۹
|
آخرین اشعار ناب سعید علی زاده
|
دلم گرفته ز بس از برات دلتنگ است
مگر تو رحم نداری ، عجب دلت سنگ است
بیا که بی تو صدا در گلوم مانده ز غم
و هر صدا که به گوش آیدم بد آهنگ است
ببین که قافله ی عمر من به آخر راه
رسیده... فاصله در حدِّ یک دو فرسنگ است
نه بی تو رنگ به رو مانده بر من از دوریت
که هر طرف نگه ام رفت سرد و بی رنگ است
برای آنکه ز پایم درآری ای دل سنگ
دو چشم و زلف سیاهت به هم هماهنگ است
چو چشم های تو دیدم برای اوّل بار
گمان به مهر تو بردم ، نگو که نیرنگ است
ولی مرور چو من می کنم نگاهت را
یقین مرا به دل افتد که شیوه ات جنگ است
به گیسوان سیاهت طناب دار مرا
چنان گره زده ای عرصه بر دلم تنگ است
صِدام غرق سکوت و سکوتِ من پر از آه
نفیر این دل زارم چنان شباهنگ است
که از گل و ز گلستان جدا شده ست و قفس
نصیب او شده ، آوای او پر از زنگ است
بیا وفا کن و یکدم نظر نما و ببین
دلم گرفته... ز بس کز برات دلتنگ است
سعید علی زاده
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.