بهانه

درود گرامی
جالب و زیباست

به بهانه ، عوض شدن...
به بهانه ، دگر شدن و خود نبودن و چیزی شبیه خیال شدن...
در ذهنم ملودی این اثر با تک سازی از جنس نی چوپانی همراه بود .
بهره بردم و درود بر شما

................... ........................
بسیااار زیباا بود بزرگوار
درود بر شما
سال خوبی داشته باشید
................... ......................
تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:

فردی در مرغزار قدم میزد و به طبیعت می اندیشید.او به مزرعۀ کدو تنبلی رسید.آن طرف تر،درخت بلوط بزرگ و زیبایی قد برافراشته بود.
او به زیر درخت رفت و به این اندیشه فرو رفت که چرا خدا بلوط های کوچک را بر روی شاخه های به این عظمت قرار داده و کدو تنبل های به این بزرگی را بر روی بوته ای کوچک؟!با خود گفت بهتر نبود بلوط های کوچک بر روی بوته های کوچک و کدو تنبل های بزرگ بر روی شاخه های بزرگ درخت قرار می گرفت؟
سپس زیر درخت بلوط دراز کشید تا چرتی بزند.دقایقی بعد،بلوطی روی بینی اش افتاد و بیدارش کرد!
او همان طور که بینی خود را می مالید؛ خندید و گفت:
فکر می کنم حق با خدا باشد!

به بهانه خواندن شعرت آمدم
چی خوندم
چی شدم
در به در خودت و شعرتم
درود

دلنشین و زیبا ... درودها

سلام جناب اورسجی
این سروده تان بسیار زیبا و متفاوت از سروده های قبلی تان بود و درودها بر شما....

درودها خدمت استاد اورسجی عزیز
شعر را آنقدر زیبا نقش و نگار می دهی که خواننده فکر می کند واژه ها را نقاشی کرده ای .
سرزنده باشی استاد
خیلی وقت بود از شما بی خبر بودم .
امیدوارم از شعرهای قشنگت در این سایت بهره ها ببریم.

مرسی شاعر گرامی
شعر معنا گرایی را خواندم
سلام