نشت رویا

داداش ارمین عزیز و نازنین برادر اندیشمند جوانم شعر زیبایتان مبارک برادر خوبمان استاد امیر جلالی نازنین باشد که واقعا بزرگواری نجیب و فرهیخته هستند درود به کرامت و نجابت و مهر قلمت افرین و احسن داری

درود آرمین عزیز
بسیارزیبا بود
مبارک استادجلالی عزیزباشه


بر مقدم دختر پیمبر صلوات
بر چشمه ی پاک حوض کوثر صلوات
بر محضر حضرت محمد تبریک
بر مادر شیعیان حیدر صلوات
ولادت حضرت فاطمه سلام الله علیها وروز مادرمبارک

درود بزرگوار
تقدیمی بسیار زیبا و شورانگیز
امید که صد سال دیگر سالم و سرحال بسرایید

زیباست وسرشاراحساس آرمین عزیز...مبارک استاد

سرنوشتم را ببوسم وَ به آرامی بمیرم ...
درود

درود بر جناب اسدزاد گرامی

مرحبا بر زیبایی قلمتان
و مبارک استاد بزرگوارمان

درود بر شما

بسیار زیبا و با احساس ...

مبارک جناب جلالی گرامی و بزرگوار ...


سال نو بر شما دو عزیز مبارک و خجسته باد ...

سلام بر گرامی برادر ارجمندم، جناب آقای اسد زاده ی عزیز:

و ، هزاران درود بر گرامی برادر فاضل و گرانقدرم، حضرت استاد

جلالی ی فرهیخته:

درود تان باد.

توفیق حضور در گلشن ادبستان حضرت تان را بهره مندانه مغتنم شمردم.


شکوفنده ترین باشید و شادمان ترین.


با مهر :
\" آگاه \" .

.

با سلام جناب اسدزاد بسیار عالی موفق باشی

جناب آقای اسدزادِ عزیز، سلام علیکم.
............................................................
سپیدِ بسیار زیبایی ست ، خیلی هم زیباست ...خسته نباشید بزرگوار.......

مادر
تفسیر مهر و محبت
تعبیر ایثار و شفقت
منشا زلال و سخاوت
آیه های بی تلاوت
روز مادر مبارک

عالی بود ارمین جان
چمبارک امیر جلالی ، استاد بلامنازع و عزیز من باشه
نوروز هر دو در کنار خونواده هاتون خوش بگذره و مبارک باشه

عالی و بدیع - تصویر سازی آرمانی احسنت- دستمریزاد

درود فراوان بر هر دو بزرگوار
بسیار زیبا واقعا شایسته هستند
هر دو بزرگوار ؛ از خداوند صمیمانه
خواهانم سال نو بسیار برای عزیزان
سالی پر برگت توام باسلامتی وموفقیت
برای عموم مخصوصا مدیزیت واعضاء سایت
به ویژه دو بزرگوار باشد ؛ آمین یارب العالمین

درود برشما جناب اسد زاده,عالی ,عالی و عالی

درود بر شما

بسیار زیبا سرودید

مبارک جناب استاد جلالی گرامی و بزرگوباشد

سپیدی به زیباییِ گلهای ریز و رنگ رنگِ بهاری

به به بسیاررررر زیبا و دلنشین

سلام ارمین عزیز

سلام استاد جلالی

همیشه دوستتان دارم هر دو را

درود بر آرمین عزیز
مرحبا بر قلمت
مبارک استاد جلالیه بزرگوار باشه
موفق و پیروز باشید

دوست عزیزم ، جناب اسدزاد ، اثری که به این بنده حقیر هدیه دادید آنقدر ارزشمند است و گرانبها که حقیقتا غافلگیر شدم. می خواهم بدون آنکه نامی از خودم در میان باشد درباره این اثر زیبا چند کلامی عرض کنم، نشت رویا به تنهایی ترکیبی دو کاربردی و دو کیفیتی است و بسیار طعنه آمیز... از آن جهت که متافیزیک را در بند فیزیک می کشاند. در قطعه قطعه و خانه به خانه و حجره به حجره این شعر زیبا می شد نشست و دمی استراحت کرد و مست شد و خوابید و به رویا دست داد. مخاطب این اثر هم آسمانی است و هم زمینی و البته من نوع آسمانی اش را بیشتر می پسندم و برایم دلچسب تر است. شاعر میزان تسلط به ماوراء شعر و واژه گان را اینجا بخوبی از خود به نمایش گذاشت . جناب اسدزاد امیدوارم همانگونه که این بنده حقیر را شرمنده و وامدار محبت های خود می نمایید فرصتی دست دهد تا گوشه ای از این بزرگمنشی ها را جبران نمایم. من بیشتر از آنکه تصور کنید از این اثر لذت بردم و آموختم و بی نهایت از لطف و مهر شما سپاسگزارم. برقرار باشید و همراه و سربلند نیز... درود بر شما

زیبا بود آرمین عزیز

................... .........................
درود همشعر خوبم
تقدیمی بسیاااار زیبااااایتان مبااارک استاد جلالی بزرگوارمان باشد.
دست مریزاااد
................... .........................
تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:

دختر کوچکی در یک کلبه محقر دور از شهر در یک خانواده فقیر به دنیا آمده بود. زایمان، زودتر از زمان مقرر انجام شده و او نوزادی زودرس، ضعیف و شکننده‌ای بود، طوری که همه شک داشتند او زنده بماند. وقتی ۴ ساله شد، بیماری ذات‌الریه و مخملک را با هم گرفت، ترکیب خطرناکی که پای چپ او را از کار انداخت و فلج کرد؛ اما او خوش‌شانس بود..
او خوش شانس بود چون مادری داشت که او را تشویق و دلگرم می‌کرد. مادرش به او گفت: علی‌رغم مشکلی که در پایت داری، با زندگیت هر کاری که بخواهی می‌توانی بکنی، تنها چیزی که احتیاج داری ایمان، مداومت در کار، جرأت و یک روح سرسخت و مقاوم است. بدین ترتیب در ۹ سالگی دختر کوچولو بست‌های آهنی پایش را کنار گذاشت و بر خلاف آنچه دکترها می‌گفتند‌ که هیچ‌گاه به طور طبیعی راه نمی‌رود، راه رفت و ۴ سال طول کشید تا قدم‌های منظم و بلندی را برداشت و این یک معجزه بود!
او یک آرزوی باور نکردنی داشت، آرزو داشت بزرگ‌ترین دونده زن جهان شود؛ اما با پاهایی مثل پاهای او این آرزو چه معنایی می‌توانست داشته باشد؟ در ۱۳ سالگی در یک مسابقه دو شرکت کرد و در تمام مسابقات آخرین نفر بود. همه به اصرار به او می‌گفتند که این کار را کنار بگذارد، اما روزی فرا رسید که او قهرمان مسابقه شد!
از آن زمان به بعد ویلما رادولف در هر مسابقه‌ای شرکت کرد و برنده شد. در سال ۱۹۶۰ او به بازی‌های المپیک راه یافت و آنجا در برابر اولین دونده زن دنیا، یک دختر آلمانی قرار گرفت که تا به حال کسی نتوانسته بود او را شکست دهد؛ اما ویلما پیروز شد و در دو ۱۰۰ متر، ۲۰۰ متر و دو امدادی ۴۰۰ متر ۳ مدال المپیک گرفت. او اولین زنی بود که توانست در یک دوره المپیک ۳ مدال طلا کسب کند.
در حالی که گفته بودند او هیچ وقت نمی تواند دوباره راه برود!

بسیار عالی

عالى بود جناب اسدزاده
بى نهايت زيباودلنشين بود
مبارک استادجلالي گرانمهرباشد که الحق لايق بهترين تقديميها هستند
درودبرشما

سپاس آرمین جان
بسیار زیبا
زنده و پابرجان باشی.

موفق و موید و منصور و بردوام و بر مراد باشی

به به
چه زیبا و دل انگیز
عالی بود.
درود بر شما و استاد جلالی، که تلاقی محبت و صفای بین شما، تولد این سروده زیبا را به ارمغان آورد.
گوارایشان باد. دست مریزاد

اعتراف می کنم که غبطه خوردم
پاینده باشید و دوستی تان، جاودان باد

درود
بسیار زیبا بود استاد
آفرین

درود آرمین جان
خیلی زیبا بود

سلام و درود بر شما
زیبا بود

سلام بر شما فرهیخته ی بزرگوار
دقایقی مهمانتان بودم
از خداوند میخواهم که قلمتان نویسا و اشعارتان سرشار از پاکی باشد
موفق و موید و منصور باشید

این جقدر عالی بود
زنده باشین

درود
لذت بردم از تک تک کلمات و مفاهیم خفته در شعر زیبای شما

بسیار زیبا و دلنشین قلم زده اید استاد
درود بر شما

درود بر شما جناب اسدزاد
زیبا ودلنشین بود کاش جناب جلالی بازهم زیر شعرهایمان نظر می نوشتند و می سرودند که جایشان بسیار خالیست

سلام جناب اسدزاد عزیز
قشنگ بود و مبارک جناب جلالی عزیز باشد
کاش می بود و در کنارش لذت می بردیم، جاشون خیلی خالیه...
هم امیر جلالی عزیز و هم صفیه پاپی عزیز