سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        خوش خیال

        شعری از

        فریبا مُطاعی

        از دفتر خوان ِ دل (1) نوع شعر شعرناب

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۲۶ شماره ثبت ۴۵۴۱۱
          بازدید : ۹۸۵   |    نظرات : ۲۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فریبا مُطاعی
        آخرین اشعار ناب فریبا مُطاعی

        در عالمِ خوش خیالی، بی هدفی
        هی جار نزن مثال ِ دُر در صدفی

        کو دُر و صدف تا که بدانم تو تکی
        کو حال و هدف تا بنشانم صدفی

        اینگونه سخن راندن از آن تو نیست
        در سایه صبا ساختن از آن تو نیست

        گر حالِ سَر ِ خود بشناسی، خاصی
        این ساحره را گر نشناسی، عاصی

        بی مایه فطیر است بیاندیش و بخوان
        این خانه صغیر است بیاندیش و بمان
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۲۰:۰۲
        بانو مطاعی عزیز استاد گرانقدرم تولدتان را صمیمانه و از قلب تبریک عرض می نمایم موفق وسربلند باشید همیشه خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۵۴
        درود بانو
        زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۴۰
        خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        چهارشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۴ ۰۴:۲۶
        خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما خواهر مهربان
        بسیار عالی
        خندانک خندانک خندانک
        عباس زارع میرک آبادی
        چهارشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۲۰
        سلام و درود دوست عزیز
        آفرين بر طبع شاعرانه شما
        لذت مي برم
        عالي سروده ايد
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        منصور شاهنگیان
        چهارشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۴۲

        با درودی صمیمانه

        خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک

        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۵۴
        درود برشما


        خندانک خندانک
        حوریه (دلشید) اسماعیل تبار
        چهارشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۵۷
        درودها بانو فریبای عزیزم.. خندانک
        حظ می برم از اندیشه ی والاتون..
        زنده باد..
        خندانک خندانک
        خندانک
        سمانه هروی
        چهارشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۲۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        زهرا حسین زاده
        چهارشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۴ ۲۰:۴۸
        سلام و درود به خواندن سلسله مطالب کوتاه تحول دعوتید این قسمت تحول زهرا قسمت دوم خندانک خندانک خندانک خندانک
        http://sherenab.com/News-View-6735.html
        لینک فوق را انتخاب و با کلیک راست open link را کلیک کنید
        منوچهر مجاهدنیا
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۰۱
        درود بانو مُطاعی گرامی
        زاد روزتان خجسته باد.
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        صفیه پاپی
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۰۲
        ................. خندانک خندانک خندانک ........................
        درود بانو مطاعی عزیز خندانک
        تولدتان مباااارک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهترینها را برایتان آرزو دارم خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ................. خندانک خندانک خندانک .......................
        هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

        مرد سرمایه داری در شهری زندگی میکرد اما به هیچ کسی ریالی کمک نمیکرد فرزندی هم نداشت وتنها با همسرش زندگی میکرد در عوض قصابی در آن شهر به نیازمندان گوشت رایگان میداد .
        روز به روز نفرت مردم از این شخص سرمایه دار بیشتر میشد مردم هر چه اورا نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی در جواب میگفت نیاز شما ربطی به من ندارد بروید از قصاب بگیرید تااینکه او مریض شد احدی به عیادت او نرفت این شخص در نهایت تنهایی جان داد هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود. همسرش به تنهایی او را دفن کرد. اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد وگفت :
        کسی که پول گوشت رامیداد دیروز از دنیا رفت...!

        زود قضاوت نکنیم خندانک خندانک
        یدالله عوضپور    آصف
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۱۱:۰۳
        درودبربانو مطاعی
        سروده ای زیباست احسنت برشما
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جلال سلطانیا (فریاد تا همیشه)
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۳۷
        خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۵۴
        خندانک خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴ ۱۳:۰۵
        بانو جان تاخیرم را ببخشید ، زادروزتان را صمیمانه تبریک میگویم

        شعر زیبایتان را نوشیدم.
        برقرار باشید خندانک خندانک خندانک
        جوادرحیمی(راحم)
        يکشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۱۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فریبا مُطاعی
        يکشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۴۱
        درود عزیزان همراه خندانک
        مهرتان را سپاس خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7