سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        بهمن

        شعری از

        حسين زرتاب

        از دفتر نبوغ سبز نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۰:۱۲ شماره ثبت ۴۴۸۳۶
          بازدید : ۷۱۱   |    نظرات : ۲۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسين زرتاب

        537-بهمن



        شعرم پنهان 

        در زیر گام های سرد تو 

        آشفته و خراب 

        برف می بارد 

        بهمن

        روز تولدم 

        کنار پنجره زندگی نشسته ام 

        غرق نگاه عمر 

        بی حاصل و عبث 

        این قطعه زمین 

        افسون شده مگر 

        مردم، در انتظار معجزه 

        خورشید، تیره روز 

        آزرده می شوم 

        در خلوت خرد 

        ویرانه می شوم 

        از ذهن بی ثمر 



              حسین زرتاب-1394/11/26
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۵۹
        حسین عزیز ممنونم درود بر تو داداش گلم افرین خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۱۵
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود برادرخوبم
        رقص قلمتان زیباست خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۲۳
        خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۵۸
        سلام دوست عزیزم
        ممنون که اجازه میدهی بخوانم
        زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۲۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما استاد زرتاب هزیز
        بسیار عالی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۳۴
        ........... خندانک خندانک خندانک ....‌‌.....
        بسیااار زیبااااا بود جناب زرتاب خندانک
        هزاراااان درود خندانک خندانک
        ..........‌.. خندانک خندانک خندانک ..........
        هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

        پیری خردمند در دشتی پوشیده از برف قدم می زد که به زن گریانی رسید.پرسید: چرا گریه میکنی؟ زن گفت:
        چون به زندگی ام می اندیشم, به جوانی ام, به زیبایی ای که در آینه می دیدم, و به مردی که دوستش داشتم. خداوند بی رحم است که قدرت حافظه را به انسان بخشیده است. می دانست که من بهار عمرم را به یاد می آورم و می گریم.
        خردمند در میان دشت برف آگین ایستاد, به نقطه ای خیره شد و به فکر فرو رفت.زن از گریستن دست کشید و پرسید: در آن جا چه می بینید؟خردمند پاسخ داد:
        دشتی از گل سرخ. خداوند, آن گاه که قدرت حافظه را به من می بخشید, بسیار سخاوتمند بود. می دانست در زمستان, همواره می توانم بهار را یه یاد آورم و لبخند بزنم...
        حوریه (دلشید) اسماعیل تبار
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۰۲
        درود بزرگوار.. خندانک
        زیبا خواندمتان..
        زنده باد..
        خندانک خندانک
        خندانک
        مجنون ملایری
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۴۸
        باسلام جناب زرتاب عالی سروده‌اید موفق باشید
        نیره ناصری نسب
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۳۱
        جناب زرتاب گرانقدر دلتان همیشه شاد و لبتان خندان
        شعرتان هم زیبا خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۱۲
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        حسين زرتاب
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۵۲
        سلام آرمين عزيز

        ممنون كه هستيد

        سبز و شكوفا
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۲۰:۰۸
        خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        9