سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      چرا؟

      شعری از

      محمد علی سلیمانی مقدم

      از دفتر من و عاشقانه هایم نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۰۷ شماره ثبت ۴۴۶۰۱
        بازدید : ۹۹۸   |    نظرات : ۳۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر محمد علی سلیمانی مقدم
      آخرین اشعار ناب محمد علی سلیمانی مقدم

      زلفِ خود را اينچنين بر شانه مي ريزي چرا
      اينهمه ناز و ادا جانانه مي ريزي چرا
      با رخِ زيباتر از گلبرگِ ياس ونسترن
      رونقِ بازارِ هر گلخانه مي ريزي چرا
      گر كه با ماميل ياري در دلِ سنگِ تو نيست
      شوكرانِ عشق در پيمانه مي ريزي چرا
      باز در جامِ وجودم با همه افسونگري
      از شرابِ چشمِ خود مستانه مي ريزي چرا
      اين دلِ بي طاقتم هر دم به شوقِ بوسه اي
      با نگاهي دزدكي، دزدانه مي ريزي چرا
      آبرويم را ميانِ دشمنان با دلبري
      اين چنين با شيوه ي رندانه مي ريزي چرا
      بهر مرغِ غافلِ دل باز با صد مكر و فن
      با لب و خالِ سياهت دانه مي ريزي چرا
      خونِ ما را مثلِ صيدي ساده و بي دست و پا
      مثلِ يك صياد و بي رحمانه مي ريزي چرا
      با رخِ رخشان و زيبايت كه باشد رشكِ شمع
      آتشي در خانه ي پروانه مي ريزي چرا
      خانه ي قلبم ز بي مهريِ تو گشته خراب
      بر سرم آوارِ اين ويرانه مي ريزي چرا

      سليماني مقدم
      ۸
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      احمدی زاده(ملحق)
      سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۲۰:۲۰
      استاد بزرگوارم شیدائی تان مبارک باد درودبر شما گرانقدر خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۲۷
      گر كه با ماميل ياري در دلِ سنگِ تو نيست

      شوكرانِ عشق در پيمانه مي ريزي چرا

      باز در جامِ وجودم با همه افسونگري

      از شرابِ چشمِ خود مستانه مي ريزي چرا

      اين دلِ بي طاقتم هر دم به شوقِ بوسه اي

      با نگاهي دزدكي، دزدانه مي ريزي چرا

      آبرويم را ميانِ دشمنان با دلبري

      اين چنين با شيوه ي رندانه مي ريزي چرا
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      درود
      بسیارزیبابود استادبزرگوارم خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      برای کسی که اندیشه عدم خشونت را در خود پرورده است تمام عالم یک خانواده است. نه ترسی به دل دارد و نه کسی از او می ترسد . وعدم خشونت فقط وقتی خواهد بود که ما کسانی را دوست بداریم که از ما نفرت دارند. می دانیم که عمل کردن به این قانون بزرگ محبت چقدر دشوار است. اما آیا انجام تمام کارهای بزرگ دشوار نیست؟ . ماهاتما گاندی خندانک
      نجمه طوسی (تینا)
      سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۵۶
      سلام بر شاعر گرامی
      شعر زیبایتان را خواندم و محظوظ شدم.
      مرحبا به رقص قلمتان .
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      آرمین اسدزاد (الف)
      سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۵۸
      آتشي در خانه ي پروانه مي ريزي چرا...

      احسنتتان باد که چنین هنرمندانه قلم میزنید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۱۴

      با رخِ زيباتر از گلبرگِ ياس ونسترن

      رونقِ بازارِ هر گلخانه مي ريزي چرا........................... خندانک

      خوش حالم از قلم زیبایتان می خوانم استاد...باشید و بنویسید خندانک
      محمد محسن خادم پور
      سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۴۳
      شوكرانِ عشق در پيمانه مي ريزي چرا
      درود به شما
      بهره بردم
      زنده باشید
      وحید کاظمی
      سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۱۵
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      درود براستاد سلیمانی گرانقدر
      بسیار عالی
      لذت بردم
      بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
      سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۴۴
      درود برشما استادگرامی بسیار بسیار زیبا ودلچسب .پاینده باشی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد علی سلیمانی مقدم
      سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۴۹
      درود دوست ادیب و فرهیخته ام
      زیبا خواندید،از سر لطف
      سپاس
      صابرخوشبین صفت
      سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۱۷
      درود بر شما و احساس زیبایتان
      خندانک خندانک خندانک
      صفیه پاپی
      سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۲۰
      .............. خندانک خندانک خندانک ..................
      آبرويم را ميانِ دشمنان با دلبري
      اين چنين با شيوه ي رندانه مي ريزي چرا
      خندانک
      بهر مرغِ غافلِ دل باز با صد مكر و فن
      با لب و خالِ سياهت دانه مي ريزي چرا
      خندانک
      بسیااار زیبااااا بود بزرگوار خندانک خندانک خندانک
      هزارااان درود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ............... خندانک خندانک خندانک ...........................
      هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

      کوهنوردی در شب و تنها قصد فتح قله ای بلند را داشت که ناگهان پاش لیز خورد و سقوط کرد طناب او مانع افتادن او به زمین شد او در حالی که بین زمین و آسمان معلق بود گفت:خدا کمکم کن؛ندایی شنید که میگفت:طناب رو ببر؛مرد با تعجب پرسید:چیکار کنم!؟ صدا گفت:طناب رو ببر مگه به من اعتماد نداری؟مرد گفت:دارم اما...؛مرد طناب رو نبرید فردا اخبار اعلام کرد امروز گروهی که برای کوهنوردی رفته بودند جسد مردی رو پیدا کردند که یخ زده بود در حالی که فقط یک متر از زمین فاصله داشت!‏
      مهدی صادقی مود
      سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۰۴
      خندانک خندانک
      بسیار زیبا بود
      لذت بردم
      خندانک
      بهاره ترابی (بهارنارنج)
      سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۲۳:۲۴
      به به خندانک واقعا زیبا بود خندانک اولین باره خدمت می رسم اما دست پر دارم میرم خندانک خندانک و حتما بازم میام! باید دفترتونو زیر و رو کنم خندانک
      یونسی یونس
      سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۲۳:۲۵
      عرض ادب و ارادت
      بی نهایت موزون و اهنگین . سلیس و روان
      هنرمندانه بود استاد بزرگوار ...............احسنت
      غزلی ناب با درونمایه ی ادبی و ناب خندانک خندانک
      محمد علی سلیمانی مقدم
      سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۲۳:۳۳
      درود برشما، جناب یونسی بزرگوار
      سپاسگزارم از حسن نظر شما دوست ادیب و شاعرم
      ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
      چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۱۴
      جناب آقای سلیمانی عزیز، سلا م علیکم.
      ...............................................................
      خانه ی قلبم،زِبی مهریِ تو،گشته خراب
      برسرم،آوارِ این ویرانه می ریزی چرا
      ..........................................................
      خسته نباشید بزرگوار..............ولی ببخشید بر(دیوانه)
      ................................................................
      این دلِ بی طاقتم،هردم به شوقِ بوسه ای
      بانگاهی دُزدکی،دُزدانه می ریزی چرا
      ............................................................
      چه ارتباطی بینِ مفهومِ این دومصرع می تواند باشد؟
      شرمنده ام خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد علی سلیمانی مقدم
      چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۲۵
      درود دوست بزرگوارم و فرهیخته ام
      خوب، حقیقت این که این ماجرا برای بنده پیش آمده است. ولی توان شرح آن حال، در قدرت قلم شکسته و ذهن نارسائی حقیر نیست
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۵۴

      با درود فراوان
      دل نشین بود با تخیلی قوی . خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0