سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 16 آبان 1403
    5 جمادى الأولى 1446
    • ولادت حضرت زينب سلام‌الله عليها، 5 هـ ق، روز پرستار و بهورز
    Wednesday 6 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۱۶ آبان

      ستاره

      شعری از

      جعفر جمشیدیان تهرانی

      از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۲:۱۴ شماره ثبت ۴۴۵۱۹
        بازدید : ۵۹۷   |    نظرات : ۳۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر جعفر جمشیدیان تهرانی
      آخرین اشعار ناب جعفر جمشیدیان تهرانی

      گل و گیاه نه تنها، ستاره ها هستی
      غزل تو باشی و، در استعاره ها هستی

      نفوس مردم کشور با مرد و زن شمرند
      تو چون فرشته فقط در شماره ها هستی

      عجب نباشد اگر سمت تو نماز آریم
      اذان عاشقی در آن مناره ها هستی

      کنار جمع بگیری تو جان مردم را
      تو انتحاری مگر در کناره ها هستی

      سپاس حق که نمائی در آسمان پرواز
      رها ز بند و قفس هم مغاره ها هستی

      چه خوب بود که دیوار شک فرو میریخت
      من این طرف تو چرا پشت باره ها هستی

      امید هست که پیوندمان نگردد سست
      برای فصل چرا در اداره ها هستی
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      احمدی زاده(ملحق)
      يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۱۹
      حضرت استادم جناب تهرانی گرانقدر بی تعارف زیبا سرودید دست مریزاد بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۴۰
      اذان عاشقی در آن مناره ها هستی خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۵۴
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      درود استادبزرگوارم
      بسیارزیبا بود خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۲۳
      درود بزرگوار
      غزلی ناب و زیباست خندانک خندانک خندانک خندانک
      وحید کاظمی
      يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۰۲
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      آرمین اسدزاد (الف)
      يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۰۷
      درودها
      از عبارات بدیعی استفاده نموده اید که باعث جذابیت شده...
      مرحبا خندانک خندانک خندانک
      عباس زارع میرک آبادی
      يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۳۹
      درود بر استاد تهرانی عزیز
      بسیار با محتوا و عمیق
      حظ بردم بزرگوار

      عجب نباشد اگر سمت تو نماز آریم

      اذان عاشقی در آن مناره ها هستی

      کنار جمع بگیری تو جان مردم را

      تو انتحاری مگر در کناره ها هستی
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
      يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۲۰
      درود برشمااستادپیروزباشی خندانک خندانک خندانک
      محمد رحیم کاظمی
      يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۱۹
      سلام و
      دستمریزاد خندانک
      آ موختم خندانک
      حسام الدین مهرابی
      يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۴۹
      سلام شاعر گرامی
      بسیار زیبا سرودید
      احسنت بر شما...
      مهدی صادقی مود
      يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۵۸
      خندانک خندانک
      درود برشما
      خیلی هم قشنگ
      خندانک
      مجنون ملایری
      يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۱۸
      باسلام استاد عزیز عالی سروده‌اید موفق باشید
      علیرضا کاشی پور محمدی
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۰۸
      آفرین خندانک خندانک خندانک
      صفیه پاپی
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۰۹
      ............. خندانک خندانک خندانک .................
      درودها استاد خوبم خندانک
      بسیاااار زیباااا بود خندانک خندانک خندانک
      سپااااس خندانک
      .............. خندانک خندانک خندانک ................
      هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

      مردی بودا را دشنام داد، هیچ نگفت و آن ده ترک نمود. مرد را گفتند که دانی چه کس را ناسزا گفتی؟ گفت: ندانم. گفتند که بودا بود، عارفی بزرگ است. پس مرد بر زندگی اش بیمناک گشت. در پی اش رفت و روزی دیگر او را یافت. بر پایش افتاد و بخشش طلبید. گفت: “تو که هستی و چه می خواهی؟ طلب عفو از چه روی است؟” گفت: “دیروز تو را دشنام دادم، حال نادم هستم و طلب بخشش دارم.”
      گفت: از امروز بگو، من از دیروز هیچ نمی دانم.
      فریبا غضنفری  (آرام)
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۳۸
      درود ها بر شما
      غزلی زیبا و خاص بود خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2