سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    عشق آمد

    شعری از

    منصور دادمند

    از دفتر دیوان مسعود نوع شعر دلنوشته

    ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۵۱ شماره ثبت ۴۴۲۰۵
      بازدید : ۷۹۹   |    نظرات : ۲۱

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر منصور دادمند

    عشق آمد با ترانه شگفتن
    زپیله به پروانه رفتن
    به سرو قد سر بر افراشتن
    لاله گون جان سپردن
    دل باختن
    عشق آمد با اشک و لبخند و انتظار
    با کوله باری از درد و غصه ها
    با رنجها و شادیها
    با خنده کودکانه
    با مهر و بوسه مادرانه
    بالحظه های جاودانه
    با لحظه سوختن یک شاپرک
    یک شمع و هیزم درخت
    با لحظه های وداع گزنده
    عشق آمد با لحظه های رهایی
    چون یثک قاصدک در باد
    یک گنجشک در آسمان
    یک برگ خشک لرزان
    با درد و خنده هاش
    با نگاه به سبزی سبزه ها
    با دیدن طراوت گلها
    اشک شبنم ها
    عشق آمد تا ذره ها شوند خورشید
    قلبها پاک و ناب
    گوهر تر از هر گوهر در آسمان
    عشق آمد تا یک مترسک رود خندان  بر دار
     
    ۴
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۵۰
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    سلام استادخوبم
    چه عجب ازاین وراااااااا
    خوشحالم که بازم ازگلستان ادبتون گلی چیدم
    زیبا بود وبا احساس
    احسنت خندانک خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    عباسعلی استکی(چشمه)
    چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۰۸
    درود جناب دادمند دوست عزیز
    غیبت کبرا دارید گرامی
    منتظر سروده های عارفانه و زیبای شما هستیم
    خرم و خوش باشید خندانک خندانک خندانک
    ایمان نوش آذری
    چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۲۳:۲۲
    درود
    با لحظه
    خیلی زیاد بکار بردید این واژه را !!!!
    و اینجا انگار به در شیشه ای بخورم تق. این کجا بود
    یک برگ خشک لرزان
    با درد و خنده هاش
    خنده هاش خیلی به شعرت نمی آید هم خوانش را سکته می دهد و هم این عامیانه نویسی در سایر کلامت نیست. به مذمون نمی پردازم
    آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
    چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۰۹
    عشق آمد با ترانه شگفتن


    زپیله به پروانه رفتن


    به سرو قد سر بر افراشتن


    لاله گون جان سپردن.................... خندانک خندانک خندانک
    مسيحا الهیاری
    چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۰۰
    يار با ماست چه حاجت كه زيادت طلبيم .... يا رب

    خندانک خندانک خندانک خندانک
    صفیه پاپی
    چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۵۷
    ................... خندانک خندانک خندانک .......................
    درود جناب دادمند بزرگمهر خندانک
    دلتنگ اشعار زیبایتان بودیم...
    مثل همیشه لطیف و با احساس سرودید خندانک خندانک خندانک
    نظر ارزشمندتان پای شعر نیلوفرانه را خواندم انشالله پاسخ خواهم داد
    سپاس بابت انتشار این سروده ی دلنواز خندانک خندانک
    ..................... خندانک خندانک خندانک .........................

    هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

    جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: «بین شما کسی هست که مسلمان باشد؟»
    همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد. بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت: «آری من مسلمانم.»
    جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا. پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند. جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که می‌خواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد. پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد.
    جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید: «آیا مسلمان دیگری در بین شما هست؟»
    افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را به قتل رسانده نگاهشان را به پیش‌نماز مسجد دوختند. پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت: «چرا نگاه می‌کنید؟ به خدا قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمی‌شود!»
    وحید کاظمی
    چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۰۹
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    خیلی هم عالی
    مرحبا
    رضا نظری
    چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۵۴
    درود بر شما و احساس لطیف تان
    جوادرحیمی(راحم)
    پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۲۹
    دروووووووووودبرشما

    کاخ احساست بلند و برقرار

    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    محمد رحیم کاظمی
    پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۹:۴۱
    سلام برشما شاعر گرامی
    سروده زیبا و دلنشینی خواندم دستمریزاد
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0