سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        بنوش...

        شعری از

        سمیرا شریفی (آسمان)

        از دفتر عارفانه هاي دلم نوع شعر افراغ اندیشه

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۲۶ شماره ثبت ۴۴۱۷۵
          بازدید : ۱۱۴۲   |    نظرات : ۲۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        به نام او که روشنی بخش جان است
         
        تو ظلم کن
        دنیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا 
        به کام تــــــــو
         
        غافل از زمان
        گنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاه
        پر کند جام تو
        .
        .
        .
        بنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوش...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۴۸
        سمیرای عزیر افرین خیلی خوب سرودی مرحبا و احسن خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۳۹
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درودخواهرخوبم خندانک
        کوتاه وعمیق
        احسنت خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۴۶
        درود بر شما بانوی ادیب

        عجب حقیقت تلخی بود و نوشیدن آن شاید برایش آسان و اما پشت سر آن بسیار سخت ولی می نوشند همچنان به نام جام های راستی از شراب گناه . آیا نوشنده آن سراب می نوشند؟ یا خود اسیر سرابند ؟

        پاینده باد قلمتان خندانک خندانک خندانک
        نجمه طوسی (تینا)
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۹:۴۵
        سلام بر شاعر گرامی
        بسیار زیبا بیان کرده اید . اگر گناهان تجسم می یافت هیچ کسی گناه نمی کرد .
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۱۷
        درود بر شما
        زيبا و روان بود
        دلنشين شعري خواندم
        مانا باشيد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۲۱
        خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۱۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        فرهاد مهرابی
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۱۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        سلام بانوی گرامی
        درود بر شما
        بسیار زیبا

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۰۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        منصور شاهنگیان
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۳۰

        با درودی صمیمانه ...

        موفق و پیروز باشید ...

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۵۱
        ...................... خندانک خندانک خندانک .............
        درود سمیرای عزیزم خندانک خندانک خندانک
        زیبااااا بود بانو و پیام خوبی داشت خندانک خندانک خندانک
        خندانک
        آفرین خندانک

        ....................... خندانک خندانک خندانک ..............................
        شیطان نشسته بود بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمي‌داشت. گفتم: «ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده‌ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده‌اند.»
        شيطان گفت: «خود را بازنشسته کرده‌ام، پيش از موعد.»
        گفتم: «به راه عدل و انصاف بازگشته‌ای يا سنگ بندگی خدا به سينه می‌زنی؟»
        شيطان گفت: «من ديگر آن شيطان توانای سابق نيستم. ديدم انسان‌ها، آنچه را من شبانه به ده‌ها وسوسه پنهانی انجام مي‌دادم، روزانه به صدها دسيسه آشکارا انجام مي‌دهند. اينان را به شيطان چه نياز است؟»
        شيطان در حالي که بساط خود را برمي‌چيد تا در کناري آرام بخوابد، زير لب گفت: «آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمي‌دانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خيانت، تا کجا مي‌تواند فرا رود و گرنه در برابر آدم به سجده می‌کردم.»

        البته شما باور نکنین .جناب شیطان بیکار تشریف نداشتن و در حال خراب کردن رابطه ی خدا و ادم بودن خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۵۱
        ...................... خندانک خندانک خندانک .............
        درود سمیرای عزیزم خندانک خندانک خندانک
        زیبااااا بود بانو و پیام خوبی داشت خندانک خندانک خندانک
        خندانک
        آفرین خندانک

        ....................... خندانک خندانک خندانک ..............................
        شیطان نشسته بود بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمي‌داشت. گفتم: «ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده‌ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده‌اند.»
        شيطان گفت: «خود را بازنشسته کرده‌ام، پيش از موعد.»
        گفتم: «به راه عدل و انصاف بازگشته‌ای يا سنگ بندگی خدا به سينه می‌زنی؟»
        شيطان گفت: «من ديگر آن شيطان توانای سابق نيستم. ديدم انسان‌ها، آنچه را من شبانه به ده‌ها وسوسه پنهانی انجام مي‌دادم، روزانه به صدها دسيسه آشکارا انجام مي‌دهند. اينان را به شيطان چه نياز است؟»
        شيطان در حالي که بساط خود را برمي‌چيد تا در کناري آرام بخوابد، زير لب گفت: «آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمي‌دانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خيانت، تا کجا مي‌تواند فرا رود و گرنه در برابر آدم به سجده می‌کردم.»

        البته شما باور نکنین .جناب شیطان بیکار تشریف نداشتن و در حال خراب کردن رابطه ی خدا و ادم بودن خندانک خندانک
        کریم لقمانی سروستانی
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۳۳
        سلام خانم شریفی گرامی
        درودبرشما
        کوتاه وزیبا
        با معنا وقابل تامل
        شادزی خندانک
        حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
        دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۲۷
        خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3