سه شنبه ۴ دی
|
دفاتر شعر محسن ملک زاده(رهگذر)
آخرین اشعار ناب محسن ملک زاده(رهگذر)
|
نقاب
بسمه تعالے
بوسه اش تلخُ لبش مزه ی انجیر نداشت
قبلِ رفتن غزلی خواند که تٵثیر نداشت
شاهِ یک شهرْ دلش را به صلیبت زده است
گرچه چشمانِ سیاهِ تو که تقصیر نداشت
بوی زلفت سر هر خانه خرابی بنشست
ورنه عالم بی تو یک عالمه دلگیر نداشت
بوسه بخشید به هر رهگذری وقتِ وداع
چشم در چشم،چو دیوانه که زنجیر نداشت
مثل یک قوی مهاجر،روی از برکه ی عشق
گریه های پشت پا، نزدِ تو تعبیر نداشت
راز لب های تو از چیست که رنگی شده است؟
خونِ جنگاورِ پیریست که شمشیر نداشت؟!
تا قفس بر تو گشودم به لبت جای سلام
شد خداحافظی ساده که تفسیر نداشت
گرچه صد مرده به یک زنده نیرزیده ولی
گاه در مرده غروریست که تزویر نداشت
عشق بعد از تو و من سر به بیابان گذاشت
مثل یک بچه که گنجایش تحقیر نداشت.
م.م،رهگذر
2 بهمن 94
تقدیم میشود به شاعر و منتقد روشنفکر و جوان
(آقای امیر جلالی )
با صدایی رسا
الهاماتی قوی
نقد هایی از منظر زیبایی شناختی
و اشعاری پر محتوا
که با دقت شعر تک تک اعضای سایت
حتی نو نهالان سایت را نیز
کنکاش نموده اند.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
استاد جلالی عزیز دوستت داریم