سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 29 آبان 1403
    18 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 19 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۲۹ آبان

        وقتی که پای خیال پلنگم شکست

        شعری از

        حسن درویشی (درویش)

        از دفتر دفتر غزلهای درویش نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۰۳:۴۶ شماره ثبت ۴۳۹۳۶
          بازدید : ۴۷۲   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        وقتی که پای پلنگ خیالم شکست
        دنیا به تماشای رسواییم نشست

        شادی فرار کرد ز بند قضای ما
        آنگه قدر کمر به ویرانیم ببست

        ظلمت گرفت افسار عاشقانه را
        خوبی فقط گذاشت دستش به روی دست

        آهو شدی بدان حواست نشد دلم
        این روزگار سیه دل همین بود و هست

        آهو فرار کن،شکارت نمیکنند
        باید گذر کنی زنامردمان پست

        حسن درویشی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۴۵
        درود گرامی
        غزلی ناب و زیباست
        مزین به نقد نافذ استاد آصف عزیز خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۵۵
        آهو فرار کن،شکارت نمیکنند

        باید گذر کنی زنامردمان پست
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۳۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خیلی خوب بود
        درود بر شما
        عظیمه ایرانپور
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۵۶
        درود بر شما
        زیباست
        قلمتان سبز خندانک خندانک
        عباس وطن دوست
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۰۳
        خندانک
        سلام

        درود بر شما و احساس زیبایتان

        ذوق و احساس نابتان قابل تقدیر است

        خندانک ...................درود..................... خندانک
        فرهاد مهرابی
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۵۲
        خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک

        سلام جناب درویشی گرامی
        درود بر شما
        شعر زیبایی سرودید

        خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۳۱
        درود برشما دوست خوبم جناب درویشی من سروده هایت واندیشه ات را دوست دارم وبرایت آرزوی موفقیت می نمایم پاینده باشی خندانک خندانک خندانک
        مسعود احمدی
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک

        درود بر شما .
        صفیه پاپی
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۴۹
        ................ خندانک خندانک خندانک ....................
        درود همشعر خوبم خندانک خندانک
        زیبااا سرودید خندانک خندانک خندانک
        سپااااس خندانک
        ................ خندانک خندانک خندانک ................
        جوانی به حکیمی گفت: «وقتی همسرم را انتخاب کردم، در نظرم طوری بود که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده است. وقتی نامزد شدیم، بسیاری را دیدم که مثل او بودند. وقتی ازدواج کردیم، خیلی‌ها را از او زیباتر یافتم. چند سالی را که را با هم زندگی کردیم، دریافتم که همه زن‌ها از همسرم بهتراند.»
        حکیم گفت: «آیا دوست داری بدانی از همه این‌ها تلخ‌تر و ناگوارتر چیست؟»
        جوان گفت: «آری.»
        حکیم گفت: «اگر با تمام زن‌های دنیا ازدواج کنی، احساس خواهی کرد که سگ‌های ولگرد محله شما از آن‌ها زیباترند.»
        جوان با تعجب پرسید: «چرا چنین سخنی می‌گویی؟»
        حکیم گفت: «چون مشکل در همسر تو نیست. مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمع‌کار و چشمانی هیز داشته باشد و از شرم خداوند خالی باشد، محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیزی دیگر پر کند. آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟»
        جوان گفت: «آری.»
        حکیم گفت: «مراقب چشمانت باش.» خندانک
        یدالله عوضپور    آصف
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۴۰
        دوست خوبم سلام
        مضامین شعرت زیباست
        اما در وزن اندکی لغزش دارد
        موفق باشید خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        یدالله عوضپور    آصف
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۴۱
        دوست خوبم سلام
        مضامین شعرت زیباست
        اما در وزن اندکی لغزش دارد
        موفق باشید خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        حسن درویشی (درویش)
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۰۴
        با سپاس از محبت همه عزیزان که لطف دارید به این حقیر...
        ارادتمند قلب پر مهر همگی عزیزانم
        عباس یزدی (طوفان)
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۱۳
        سلام خندانک خندانک خندانک خندانک
        اندیشه اتان شکوفا و بهاری باد خندانک خندانک خندانک خندانک
        جواد صارمی
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۲۳:۱۴
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1