سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 19 آبان 1403
    8 جمادى الأولى 1446
      Saturday 9 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱۹ آبان

        نگاه تو(غزل عاشقانه) مهرداد نصرتی مهرشاعر

        شعری از

        مهرداد نصرتی مهرشاعر

        از دفتر 1 نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۲۳ شماره ثبت ۴۳۷۹۴
          بازدید : ۵۱۶   |    نظرات : ۳۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهرداد نصرتی مهرشاعر

        هرچند هم به من بفروشی گران فقط
        حیف ست در ازاش بخواهید جان فقط
        حرف از نگاه توست که شد آرزوی من
        ای چشم! چشم، هرچه بگویی همان فقط
        گفتند گفته ای که به خلوت بیا، ولی
        خلوت به خانه ای که ندارد نشان فقط
        یار توام، به داد تو خواهم رسید و بس
        فارغ شوم شبی اگر از دوستان فقط
        البته شرط دارد، اگر صبر میکنی
        عمرت تمام گردد و دور زمان فقط
        و شرط دیگر آنکه تو مقتول باشی و
        پای کسی به جز تو نباشد میان فقط
        در سایه بان امن نگاهش دو عالمند
        گفته ست من نباشم و جان در امان فقط
        چون ابر آبروی زمین ست و می برد
        او آبروی من به دو سیل روان فقط
        گفته نهان نکن، نکنم راز خود نهان
        تا من بدانم و تو و خلق جهان فقط
        از قد و ابروان کمان تو ای عزیز
        سهمم شد انتظاری و قدی کمان فقط
        رسم زمانه است که پیرت کنند و بعد
        همدم نمیشوند مگر با جوان فقط
        حرف از نگاه توست، نه حرفی نمانده است
        ای چشم! چشم ، هرچه تو گفتی همان فقط
        غزل:مهرداد نصرتی، مهرشاعر
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۱۶
        حضرت استاد گرانقدر مرحبا دارید بزرگوار مقدمتان همیشه گلباران خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۵۱
        خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۳۴
        درود بزرگوار
        غزلی ناب و زیباست خندانک خندانک
        نجمه طوسی (تینا)
        دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۰۶
        سلام بر شاعر گرامی
        غزل خوبی بود.
        مصرع اول بیت اول مفرد است ولی چرا در مصرع دوم جمع شده است ؟ خندانک خندانک خندانک
        عباس زارع میرک آبادی
        سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۱۹
        سلام و درود
        حظ بردم از این سروده زیبا و دوست داشتنی
        زنده باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فرهاد مهرابی
        سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۴۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        سلام جناب نصرتی گرامی
        درود بر شما
        غزل زیبایی بود

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        احمدرضانظری چروده
        سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۴۶
        حرف از نگاه توست، نه حرفی نمانده است
        ای چشم! چشم ، هرچه تو گفتی همان فقط
        از این غزل پر احساس بسیار لذت بردم ودرود به جناب نصرتی با اندیشه بسیار عالی خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۵۶
        درود بر شما
        مرحبا
        علیرضا کاشی پور محمدی
        سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۳۴
        آفرین
        شعر زیبایی خواندم خندانک خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۰۲
        مرحبا زیبا بود
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۵۱
        دروووود خندانک خندانک خندانک
        مسعود احمدی
        سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۲۳:۲۴
        نیافته ام هنوز
        دیواری
        تا سایه اش را
        تکیه دهم...
        کج
        جوش خورده است
        شهری که
        دست معمارش شکسته بود !

        مسعود احمدی .
        درودتان باد جناب نصرتی عزیز
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        شنبه ۱۲ تير ۱۳۹۵ ۰۰:۵۳
        سلام ودرود بسیار زیبا استاد مهرداد نصرتی
        خوشحالم در حضور بزرگوارانی چون شما هستم خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1