سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 دی 1403
  • سالروز تشكيل نهضت سوادآموزي به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
  • شهادت آيت الله حسين غفاري به دست مأموران ستم‌شاهي پهلوي، 1353 هـ ش
27 جمادى الثانية 1446
    Friday 27 Dec 2024

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۷ دی

      مرگ احساس

      شعری از

      جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      از دفتر شعرناب نوع شعر افراغ اندیشه

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۳۶ شماره ثبت ۴۳۷۱۳
        بازدید : ۲۵۱۲   |    نظرات : ۴۱۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      آخرین اشعار ناب جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      دنیا که خرتو خرمی شود
      هر خری
      قاضی می شود!!
      حکم مرگ صادرمی کند!
      ودرچمن زارخیالش
      شادمانه جفتک می زند!
      شبیه این
      الاغ های سیاه سعودی
      که این روزها
      برای خوردن دنیا
      به سعادت پاچه خواری ظالمان
      نایل آمده اند
      وباب میل انها
      عر عرمی کنند!
      برادران مسلمانشان را
      می کشند
      همسایگانشان را می فروشند!
      وبه شیاطین بیگانه ی
      کافرکیش
      سواری می دهند!!
      ****
      دردادگاه ظلم
      حکم همه
      مرگ است!!
      چون قانون را
      هوس می نویسد!!
      وشیطان که سوارت باشد
      حتی خداهم متهم می شود
      به هزارو یک جرم!!
      ***********
      وبراستی که
      چه وارثان نامهربانی هستیم
      مابچه های ادم
      جاذبه ی سیب
      چنان جذب دنیامان کرد
      که یادمان رفت
      همه خواهرو برادریم
      وازیک پدرومادر!!
      ببخش سهراب
      ولی انگاراین روزها
      دلهاراباید شست!!
      جور دیگری باید حس کرد!!
      چشمها رابی خیال
      سالهاست که
      دیگرنمی بینند!!
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر
      ۸۳ شاعر این شعر را خوانده اند

      مسيحا

      ،

      امیر جلالی( ا م دی )

      ،

      شیوا پهلوان زاده

      ،

      مهدی زاهدی

      ،

      علی غلامی

      ،

      وحید فرزان مهر (فرزان)

      ،

      صابرخوشبین صفت

      ،

      زهرا ضیایی

      ،

      بابک فغفوری

      ،

      مسعود مهرابی( درویش)

      ،

      منوچهر مجاهدنیا

      ،

      جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      ،

      سیده لاله رحیم زاده(آلاله سرخ)

      ،

      صفیه پاپی

      ،

      احمد رضائی پایدار

      ،

      شکرانه قاسمی معافی

      ،

      کریم لقمانی سروستانی

      ،

      نیره ناصری

      ،

      مجتبی شفیعی (شاهرخ)

      ،

      عليرضا حكيم

      ،

      ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)

      ،

      علیرضا محدثی

      ،

      نیما آسمند

      ،

      فرهاد مهرابی

      ،

      نجمه طوسی (تینا)

      ،

      امید مرادی

      ،

      محسن ملک زاده(رهگذر)

      ،

      حسن بذرگری(آیین)

      ،

      عباس یزدی (طوفان)

      ،

      رحیم نیکوفر

      ،

      فرحناز راسخ

      ،

      نسيم خسرونژادصبا

      ،

      علی میرزایی( هیچکاک)

      ،

      حمید رضا احمدی اصل

      ،

      سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

      ،

      زهرا منصوری

      ،

      مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)

      ،

      محمد رحیم کاظمی

      ،

      علی ناصری(عین)

      ،

      آزیتا احمدی

      ،

      بهاره ترابی (بهارنارنج)

      ،

      جعفر جمشیدیان تهرانی

      ،

      موسی عباسی مقدم

      ،

      روح اله عسگری

      ،

      علی اصغر اقتداری (حرمان)

      ،

      زهرا حسینی

      ،

      علیرضا نصیرزاده شائق

      ،

      مسیحا(بانو)

      ،

      باقر اللهیاری

      ،

      مهدی صادقی مود

      ،

      محسن زندی

      ،

      جمشید خورشید

      ،

      مسعود احمدی

      ،

      شقایق بنی اسدی

      ،

      منصور شاهنگیان

      ،

      دکتر رجب توحیدیان آغ اسماعیلی(سالک)

      ،

      مهناز نصیرپور

      ،

      احمدرضانظری چروده

      ،

      نسیم رستمی (ن باران)

      ،

      مجنون ملایری

      ،

      وحید کاظمی

      ،

      حسين زرتاب

      ،

      مسعود مالمیر

      ،

      روحیا لرستانی

      ،

      احمد رشیدی مقدم (گمنام)

      ،

      حسام الدین مهرابی

      ،

      سعید چرخچی

      ،

      عباسعلی استکی(چشمه)

      ،

      مژگان روحانی

      ،

      محمد علی نعمتی (حقیر)

      ،

      فریبا غضنفری (آرام)

      ،

      فرهنگ باریکانی (صالح)

      ،

      معصومه عرفانی (عرفان )

      ،

      هاشم دانش مایه(دانش)

      ،

      حمیدرضانادری

      ،

      عباس وطن دوست

      ،

      واو بافرانی

      ،

      سجاد ربانی

      ،

      مهران کیانی

      ،

      وحید فرزانه

      ،

      سعید خرسند کاظمی

      ،

      محسن رودگری

      ،

      همایون طهماسبی (شوکران)

      نقدها و نظرات
      احمدی زاده(ملحق)
      جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۰۹
      وارد بحث سیاسی نمیشم خاک تو سر ال سعود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۱۷
      دروداستادبزرگوارم مهرابی خندانک خندانک خندانک خندانک
      خیلی خوش آمدید خندانک خندانک خندانک خندانک
      وبسیاربسیارممنونمم ازفرمایشات آگاهانه ودرست شما
      من برعکس به سیاست هم علاقمندم وپیگیرش هستم
      واینکه گفتید مرگ احساس درهمه ی دنیاست بله من هم موافقم
      وضعف درهمه جاهست وکشورخودماهم مشکلات زیادی دارد
      ومن بارها دراشعارم به خیلی ازهمون مسایلی که شما گفته اید ازقبیل فقرو فحشا واینا پرداخته ام
      که اون هم درجای خودش باید بهش پرداخته شه وظلم درهمه جاهست حتی درون خانه های خودمان منکرش نیستم
      این شعرهم یک اعتراض ودرواقع یک دردل که وقایع کنونی اطرافم درواقع جرقه ای شد برای نوشتن
      گفتید رسالت قلم این نیست که حقیقت واقعه را در همسایه جستجو کنیم،وقتی خودمان رطب خورده ایم،
      بله ولی الان مسئله ی روز که ذهن هرانسان دلسوزو آگاهی رادرگیر کرده

      کشت وکشتاری که آل سعودراه انداخته نه تنها درکشورخودش بلکه به جان همسایگان بی گناهش مثل یمن وبحرین و.......افتاده ومنطقه ودنیارا متشنج کرده ومن وقتی گفتم همسایگان منظورم خودایران نبود
      وبه نظرمن همه اش هم یک زنجیره ی بهم پیوسته است که برتمام دنیا تاثیر بدگذاشته
      وتمام آتیشها هم دراصل ازگور شیطان بزرگ وهم پیمانان عالم خوارش بلند می شود
      این یک واقعیت تلخ است که دراصل من هم به خاطرهمین آلسعود را مورد اشاه قراردادم وبه درزدم درواقع تا دیوار خبرشه
      وگرنه عربستان درحدی نیست که تهدیدی آن چنانی باشه برای ما حالادرسته که شاخ وشونه زیاد می کشه چند وقته
      و شیطانهای غرب وشرقم تحریکش می کنند برای بهم زدن روابطش با ما تا منطقه را متشنج کنند و از اب گل الود ماهی بگیرن
      وبه نظرمن همه این جنگها که الان دردکل دنیا راه افتاده یک زنجیره ی بهم پیوسته است که بر همه تاثیر بدگذاشته
      وتمام آتیشها هم دراصل ازگور شیطان بلند می شود
      واین یک واقعیت است
      ومن اگه از ال سعود گفتم درابتدا فقط ازروی احساس دلسوزی وانسان دوستی وتنفرم ازظلم بود وظالمان
      حالا بماند که یک شاعر باید فرزند زمان خودباشد ومسائل زمانش رادرک کند چون قلم تعهد دارد
      وعلت دست به قلم شدنم هم فقط احساس انزجار شخصی بود وبی طرف
      ودرواقع خونم کمی به جوش آمده بود
      برای خوشایندهیچ اربابی هم نوشته نشده چون من نه جیره خواروکارمند
      دولتم ونه هیچ امکانات ومزایایی ازکسی یا جایی می گیرم
      که بخواهم برای خوشایند کسی بنویسم!
      من گوشه ای آن چیزی را که خودم حس می کنم ومی بینم ومی بینیم نوشتم ومی دانم این تنها مشکل دنیا نیست
      واگر خوب دقت کنید وشعر دوم وسوم وهمچنین عکس نوشته را مطالعه کنید می فهمید که درواقع کنایه ای زدم به کل دنیا
      وهمون اول هم گفتم دنیا که خرتو خرمیشود
      درست است که درادامه از جنایات آل سعود گفتم اما این یک معنای عمومی داشت
      تلنگری بود وکنایه ای به همه
      دردومی هم کاملن روشنه که چه می گویم واین ظلم فراگیر است
      درهمه جا نه تنها در عربستان بلکه درخود ایران ما وانسانیت درهمه جا کم رنگ شده
      ودرعکس نوشته هم به صورت عمومی اشاره هم کردم
      انسانیت
      که سقوط می کند
      درد ازسرو کول دنیا بالا می رود
      گفتم دنیا نگفتم فقط عربها
      دراولی فقط اشاره ای داشتم چون واقعن دل هر انسانی را به درد اورد جدا ازشیعیان کل انسانهای فهیم ودلسوز وآگاه دنیا
      ازمرگ وکشت وکشتار مظلومان متنفرند حالا چه یک نفر باشد این مورد ظلم واقع شده ها وچه کل عالم چه درعربستان باشد چه در اردن وعراق ویمن وفرانسه وانگلستان وامریکا
      چه شیخ نمر را سرببرند وبه صلیب کشند
      چه یک کودک گدا یا یک معتاد ازسرما گوشه ی خیابانهای ایران جان دهد همه باعث تاسف ودرد است
      وقتی می گویم دلهاراباید شست جوردیگری باید حس کرد
      این هم یک معنای عام داره وهمه چی رادربر می گیره
      دردها رو همه می بینند اما نه باچشم دل
      فقط باچشم سر
      کسی کاری براش نمی کنه فقط حرف می زنند
      ورسالت ما شاعران هم همین است که پر رنگ ترنشان دهیم این ظلمها واین مشکلات عدیده ی دنیارا
      چون کاری ازدست ماهم ساخته نیست غیرازهمدردی..........
      وشعرمن هم یک نوع ابرازهمدریدی بود ودیگر هیچ..........
      حالاشاید زبونم کمی تلخ تربود ویاهم نتوانستم اون جورکه باید ابراز این حس رو
      اما هیچ گاه برای خوشایند کسی ننوشته ونمی نویسم.................
      بازهم ممنونممممممممممممممم ازحضورتون استاد عزیزو بزرگوارم
      بهتون حق می دهم دل همه این روزها پر درداست
      دنیای امروز دنیای قشنگی نیست
      وروزبه روزهم داره بدترمیشه آدمها خودخواهتر دلها سنگ تر!!!!!!!!!!
      وخدارحم کنه به نسل الان ایران خودمان با این همه گرانی بااین همه
      مشکلات این اعتیاد همه گیر فحشا که بیداد می کنه خانواده های بهم ریخته وآمارطلاق بالا
      که اتیش همه اش هم ازگور همین ظالمان عالم خوارخودخواه بلند میشه
      حالا سیاستهای غلطی که حاکمان خودمان هم داشته اند بماند.......خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۳۹
      دروداستادبزرگوارم مجاهدنیا
      خیلی خوش آمدیداستادخوبم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      من هم موافقم با فرمایشات شما واستاد مهرابی
      من دراصل کاری به سروصدایی که درایران راه افتاده ندارم ونداشتم ازروی حس انسان دوستی بود که دست به قلم شدم ودرواقع یه درد دل بود
      ونظرم رادرجواب ایشان به صورت کامل نوشتم ..............
      البته شاید من کمی تند رفتم درابتدای شعرم با اشاره به ال سعود
      اما کشتن شیخ نمر تنها باعث ایجاد این حس درمن ویا به قول شما در ایران نشده
      عربها
      دیریست که دارن آشوب به پا می کنند درمنطقه
      کشتن شیخ نمر یکی ازجنایاتشونه که درمقابل اون همه انسان بیگناهی که درجنگهای اخیرش کشته شدند هیچه
      دل ما ازاین کارشون تنها که پرنیست داد همه ی همسایه هاشونو در اوردن بحرین یمن ................
      شیخ نمر برای امنیت کشورشان زیان اوربود
      حمله به یمن وبحرین وکشت وکشتاراشون برای چه بود ؟!
      بماند بقیه ی جنایتها و نامردیهایی رو که درطول همین امسال باماکردن
      جنایاتشون فراموش نمیشه ونخواهدشد
      کشتن اون همه زائر بیگناه رو کجای دلمون جا بدیم!!!!!!!!!!!
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۳۸
      درود برادرخوبم غلامی خندانک خندانک خندانک
      وممنونمممممممممم که باحوصله نقدونظرات دوستان رامطالعه کردید خندانک خندانک
      واین قدر زیبا وکامل وبه حق به بیان نظرتون پرداختید!
      دوستان اشارت خوبی داشتند به مسئله ی نژادپرستی
      که متاسفانه انگاربایک پوشش وطرح جدید درایران هم مدشده وروزبه روزبیشترمی شود
      وشماهم یکی ازعلل عقبماندگی راهمین دانستید وگفتید که ما ایرانیها
      به اصالت و برتری نژاد خود می پردازیم در حالی که پدرانمان بنابر شواهد تاریخ هفتصد سال تاریخ خوش خدمتی به اربابان قبلی خود را اشکانیان را به طور کامل از بین می برند بخاطر چابلوسی به پادشاهان ساسانی...
      والحق که درست بوداشتباهی که متاسفانه دامن گیر اذهان بسیاری ازجوانان به ظاهر روشن فکر امروزی شده
      ان هم به طرزوحشتناک ومتعصبانه تاجایکه حتی عده ی زیادی ازدین اسلام هم روی برگردانده اند ووبه قول خودشان قوانین زرتشت رااجرا می کنند!!!!!!!!!
      عبارت «پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک» یکی از شعارهایی است که عده‌ای از زرتشتیان به تازگی آنرا به عنوان شعار مذهبی خود بکار می‌برند و گاه آنرا به زرتشت منسوب می‌دارند و یا آنرا اندرز و فرمان زرتشت می‌نامند. وحتی عده ای ازمسلملنان وهموطنانمان هم که زیادی جو نژادپرستی واصالت مداری انهاراگرفته به قوانین زرتشت عمل می کنند ومی گویند نمازوروزه واجب نیست گفتارو رفتارمان خوب باشد واخلاقمان بس است بقیه چیزها مهم نیست
      واسلام دین سختی است
      ودارن تنبلیها وکج رویهای خودرابا این روش سرپوش می کنند
      در حالیکه این شعار نه تنها ارتباطی با زرتشت و تعالیم او ندارد، که برخلاف شکل و معنای ظاهری آن حتی دلالتی بر زندگی این‌جهانی و رفتار نیک آدمیان با یکدیگر نیز نمی‌کند.

      این شعار ترجمه‌ای آزاد و ترکیبی خودساخته از سه اصطلاح مستقل و متمایز «هومَتَه»، «هوختَه» و «هوَرشتَه» است. این سه اصطلاح که در متون نواوستایی و پهلوی دیده شده، نام‌هایی است برای سه طبقه بهشت در دین زرتشتی و برای تخیلات و تصوراتی که از بهشت در آن اعتقادات مذهبی وجود دارد.

      روان مرده پس از مرگ و پس از پاره‌پاره شدن جسمش توسط سگ (بنگرید به متن پهلوی «مینوی خرد») و پس از عبور از «چینوَد پل» (قابل قیاس با «پل صراط») به طبقه اول بهشت که هومته (ترجمه شده به پندار نیک) نام دارد، وارد می‌شود و در آنجا بلافاصله با یک جام شربت بهشتی به نام «زَرمیه رَئوغنَه» از او پذیرایی می‌گردد. سپس دوشیزه‌ای زیبا با پستان‌های برجسته و با خوشمزه‌ترین خوراکی‌ها و نوشیدنی‌ها به استقبال او می‌آید و به همین ترتیب روند تشریفات و پذیرایی‌های بهشتی با جزئیات دیگری در طبقات دیگر آن ادامه می‌یابد.

      از طرف دیگر و در تضاد با سه طبقه بهشت، سه طبقه نیز برای جهنم وجود دارد. در متون زرتشتی، مراحل استقبال و پذیرایی(!) در این طبقات سه‌گانه جهنمی با دقت و جزئیات مفصل شرح داده شده است. این مراحل و توصیفات به اندازه‌ای آمیخته با واژگان و مفاهیم زشت و وحشتناک و چندش‌آور است که قلم و زبان از بیان آنها عاجز است (بنگرید به دوزخ و شکنجه‌های دوزخی در دین زرتشتی).
      بدون شک دفاع از «تاریخ جامع ایران» حفاظت از هویت ملی است وهیچ کس این رانفی نمی کند
      وخوددولت هم براین مهم اصرارداشته تاجایکه نمی دانم مطلعید یانه
      همین خردادماه نودوچهار ازکتاب تاریخ جامع اییران رونمایی شد
      کتابی کامل که گویای تاریخ کل ایران است
      پیش از نگارش «تاریخ جامع ایران» تنها «تاریخ کمبریج» وجود داشت ولی این اثر با نگاه غربی‌ها نوشته شده بود
      وکتاب جامع تاریخ ایران باهمکاری وتلاش نویسندگان وتاریخ پردازان خودایران نوشته شده
      این عالیست اما تاریخ نوشتن فقط مهم نیست
      باید تاریخ زنده نگه داشته شود ولی فقط برای کسب عبرت وبس
      نازیدن به تاریخ وگذشتگان کدام درد جامعه ی غمبارومصیبت زده ی امروز را درمان کرده
      ومی کند مگراینکه از تاریخ وگذشته عبرت بگیریم وانسانهای درستی باشیم
      بازم ممنونممممممممم استادغلامی عزیزکه علی رقم جوانی
      حق یکی ازاستادان فهیم وهوشمندی هستید که من شناخته ام
      وهمیشه ازمحضرتان اموخته ام ومی آموزم............
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۵۳
      دوستان عزیزم
      همیشه بحث برتری عرب وعجم وجودداشته
      ودراین بین گاهی عربها خیلی به خودمغرورشده اند وعجمهارا مورد تمسخر قرارداده اند وگاهی هم عجم ها
      اعراب راتمسخرکرده اند وبحث برسراینکه کدامیک برترند همیشه وجودداشته
      ولی درمکتب اسبلام عرب وعجم به یک چشم نگریسته شده اند واصلن رسالت اسلانم همین بود که همه باید باهم برادرباشند وملاک برتری همه تقواست وممنونم ازاستاد محدثی عزیز که بسیارخوب این به این موضوع اشاره کردند ومنظورم راعالی درک کرده بودند دراین شعر
      متاسفانه تا وقتی که این نوع نگرشها دربین مردم جهان رایج باشد
      هیچ گاه ریشه ی ظلم وجنگ وستیز خشکانده نخواهدشد وروزبه روزبذترهم خواهد شد اسلام امدکه به جهل انسانها پیان دهد امد که روحیه ی برادری وبرابری را دربین جهانیان تقویت کند ولی ازهمان ابتدا بامخالفتهای شدید دشمنانش روبرو شد وتا الان هم ادامه داشته ودارد واتش جنگها بیشترو بیشتربرافروخته شد
      چون درک درستی ازاسلام به دست نیاورده ایم وفقط به ظاهر مسلمانیم
      انهایی هم که مسلمان نیستند ودرواقع دشمن دین وخدایند به خاطر ترس ازاسلام ووحشت از دست دادن منافعشان به این جهالت دامن زده اند وبا دشمنیها ومخالفتهایشان نگذاشتند اسلام پاک وناب انگونه که باید وشاید شناخته شه
      وبا به جان هم انداختن شیعه وسنی وتقویت روحیه ی نژادپرستانه دربین مسلمانان ومردم دنیا
      انهارابه جان هم می اندازندتامردم درتوحش وجهل بمانند و از اب گل الودماهی بگیرند
      وگرنه اسلام دین عدالت محوری است وهمه ی ما خواهرو برادریم
      سیاه وسفید هیچ فرقی نمی کنند همه محترمند !
      براستی باورهای ما ایرانی‌ها درباره هویت خودمان چه قدر مبنای واقعی دارند؟ تصویر ما از نژاد آریایی و عرب چه قدر واقعی است؟ به نظرمن مرزهایی که روی نقشه‌ها و توی ذهنمان میان ایرانیان و عرب‌ها کشیده‌ایم، کمتر از آن چیزی که فکر می‌کنید سخت و استوارند.
      دراینجا بد ندیدم چند نکته که باید درباره آریایی قهرمان و عرب سوسمار‌خور بدانیدرابیاورم البته منبعش اینترنت است وکپی پیست کردم چون راستش خودم دیگه حوصله ی نوشتن اینهمه حرف رانداشتم

      ۱- ایرانی‌ها آریایی نیستند

      گروه‌های جمعیتی مختلفی در ایران امروز زندگی می‌کنند؛ فارس، ترک، کرد، لر، عرب، قشقایی، بختیاری، بلوچ، گیلک، مازنی، تالشی، یهودی، ارمنی و ترکمن بعضی از اینها هستند. غیر از این اسم‌های آشنا بد نیست بدانید که حتی بعضی از ما ایرانی‌ها آفریقایی‌تبار هستیم، و اینکه فریدونشهر اصفهان جمعیتی گرجی دارد.

      اغلب ساکنان ایران امروز یک تبار باستانی بومی دارند، اما نه لزوما تباری یکسان. در میان اقلیت‌های بزرگ، بلوچ‌ها، گیلانی‌ها و مازندرانی‌ها شباهت ژنتیک کمتری به بقیه ایرانیان دارند.


      خب شاید همه این گروه‌ها، با وجود تفاوت‌هایشان «آریایی» باشند. اما سوالی که پیش می‌آید این است که منظور از نژاد آریایی چیست؟

      در اولین معنای کلمه، آن طوری که حدود ۲۵۰۰ سال قبل و در کتیبه بیستون و نقش رستم و امثالهم به کار رفته، یعنی برای اشاره به اقوامی که آن زمان در ایران زندگی می‌کردند، ما هم آریایی هستیم، یعنی این اقوام اجداد دور ما بوده‌اند و ما به آنها شباهت ژنتیکی داریم و نه تنها به آنها، بلکه به کسانی که هزاران سال قبل از آنها در ایران کنونی زندگی می‌کرده‌اند.
      آن چیزی که واژه آریایی را در دوران معاصر سر زبان‌ها انداخته ایدئولوژی نژاد برتر است که از قرن ۱۹ میلادی طرح شد و در آلمان نازی اوج گرفت.

      اشتباه است اگر بگوییم واژه آریایی امروز همان بار معنایی را دارد که زمان داریوش و خشایارشا داشت. کاربرد این کلمه در دوران مختلف زبان فارسی به یک میزان نبوده و مثلا در شاهنامه فردوسی خبری از آریایی‌ها، با این اسم نیست. آن چیزی که واژه آریایی را در دوران معاصر سر زبان‌ها انداخته ایدئولوژی نژاد برتر است که از قرن ۱۹ میلادی طرح شد و در آلمان نازی اوج گرفت.

      در ایدئولوژی نژاد برتر، آریایی‌ها، که روزگاری هم به ایران مهاجرت کرده بودند، سرآمد دیگر نژادها تصور می‌شدند. در این ایدئولوژی خالص‌ترین آریایی‌ها شاخه شمال اروپا یا نوردیک آن بودند که مشخصه ظاهری آنها موی طلایی، چشم روشن، پوست سفید و صورت کشیده است.

      بعد از شاخه نوردیک آریایی‌ها شاخه‌های مدیترانه‌ای، دیناریک، آلپی و بالتیک قرار داشتند؛ همه‌شان اروپایی هستند و خبری از ایرانی‌های معاصر نیست.
      این تصور که خون پاک سربازان آفتاب‌سوخته کورش کبیر در طول تاریخ سفر کرده و در رگ‌های افسران موطلایی گشتاپو و اس‌اس جاری شده غلط است؛ ما ایرانی‌های معاصر، آریایی (به معنای نژاد برتری که منظور نازی‌ها بود) نیستیم.

      در واقع هانس گونتر، از نظریه‌پردازان نژادی آلمان نازی، یهودی‌ها را از جمله به ایرانی‌ها منتسب می‌دانست. روشن است که مشابهان یهودی‌ها چه قدر می‌توانند در نگاه یک نازی آریایی باشند.

      دکتر اشرفیان بناب، متخصص ژنتیک جمعیتی و تکامل انسانی می‌گوید کل سوتفاهم پیوند خونی ایرانی‌های خودشیفته با برادران آلمانی‌شان در واقع نتیجه نیاز انسان‌شناسان و زبان‌شناسان نژادپرست اروپایی به نامی کهن (آریایی) برای اصالت بخشیدن به نظریه خود و همزمانی آن با سیاست‌های ملی‌گرایانه پهلوی است.

      به این ترتیب این تصور که خون پاک سربازان آفتاب‌سوخته کورش کبیر در طول تاریخ سفر کرده و در رگ‌های افسران موطلایی گشتاپو و اس‌اس جاری شده غلط است؛ ما ایرانی‌های معاصر، آریایی (به معنای نژاد برتری که منظور نازی‌ها بود) نیستیم.
      ۲-عرب‌ها عرب نیستند

      در جهان ۲۲ کشور عرب داریم که در مجموع بیشتر از ۳۶۰ میلیون نفر جمعیت دارند. تصور اینکه می‌شود همه این ۳۶۰ میلیون نفر را مثل هم دانست در یک کلام احمقانه است. فقط یک کشور لبنان به تنهایی ترکیب رنگارنگی از گروه‌های جمعیتی مختلف است.
      وقتی لبنان با ۴.۵ میلیون نفر جمعیت این قدر تنوع قومی دارد، چه طور می‌شود بیش از ۳۶۰ میلیون نفر عرب جهان را یکی فرض کرد؟

      وقتی لبنان با ۴.۵ میلیون نفر جمعیت این قدر تنوع قومی دارد، چه طور می‌شود بیش از ۳۶۰ میلیون نفر عرب جهان را یکی فرض کرد؟

      همه عرب‌ها عربی صحبت می‌کنند، اما نه یک عربی. زبان رسمی همه کشورهای عرب یک عربی شبیه به زبان قرآن است و فصحی خوانده می‌شود. اما زبان‌ محاوره‌ای، کشور به کشور فرق می‌کند و حتی شاید برخی عرب‌ها در حرف زدن با عرب‌های کشورهای دیگر به مشکل بربخورند.
      در جهان ۲۲ کشور عرب داریم که در مجموع بیشتر از ۳۶۰ میلیون نفر جمعیت دارند. تصور اینکه می‌شود همه این ۳۶۰ میلیون نفر را مثل هم دانست در یک کلام احمقانه است. فقط یک کشور لبنان به تنهایی ترکیب رنگارنگی از گروه‌های جمعیتی مختلف است.

      همه این کشورها با هم تفاوت‌های تاریخی و فرهنگی دارند. در سراسر جهان عرب اقلیت‌های غیرعرب هم وجود دارند و میلیون‌ها نفر از شهروندان این کشورها مسلمان نیستند.

      به این ترتیب با وجود زبان رسمی یکسان و عناصر فرهنگی مشترک دیگر، مطلقا نمی‌شود یک عنوان نژادی تحقیرآمیز ساخت و عرب‌ها را با آن تحقیر کرد.

      عرب‌ها عرب (به معنی آن تصویر کلیشه‌ای مرد شکم‌گنده خشکه مذهب سعودی) نیستند.
      ۳- عرب‌ها ملخ‌خور نیستند

      بله، بعضی‌ها در عربستان سعودی سوسمار و ملخ می‌خورند.

      اما اینها قوت غالب در عربستان سعودی نیست و در بقیه کشورهای عربی هم لقمه مردم نمی‌شود. آشپزی عربی یکی از مکتب‌های آشپزی جهان است و غذاهایی مثل فلافل، حمص و شاورما محبوبیت بین‌المللی دارند.
      عرب‌ها فقط ملخ نمی‌خورند و فقط هم عرب‌ها نیستند که ممکن است ملخ و چیزهای عجیب دیگر بخورند. تازه سازمان ملل هم خوردن حشراتی مثل ملخ را به عنوان یکی از راه‌های مبارزه با گرسنگی، آلودگی و گرمایش زمین توصیه می‌کند.

      از این گذشته خوردن چیزهای عجیب و غریبی مثل حشرات از چین گرفته تا فرانسه پرطرفدار است و اصولا در کشورهای مختلف حیواناتی را می‌خورند که قاعدتا برای خیلی‌ها عجیب است، از اسب و فیل گرفته تا اختاپوس!

      سابقه ملخ خوردن هم طولانی است و یهودیت درباره کوشر بودن آن حکم دارد. به این ترتیب یادمان باشد که عرب‌ها فقط ملخ نمی‌خورند و فقط هم عرب‌ها نیستند که ممکن است ملخ و چیزهای عجیب دیگر بخورند. تازه سازمان ملل هم خوردن حشراتی مثل ملخ را به عنوان یکی از راه‌های مبارزه با گرسنگی، آلودگی و گرمایش زمین توصیه می‌کند.

      دفعه بعد که خواستید قومی را به خاطر عادت غذایی‌شان تحقیر کنید منظره وحشتناک کله پاچه خوری و تصویر آن را از نگاه یک غیرایرانی تصور کنید.
      ۴- ایرانی‌ها عرب هستند

      تصور فارسی حرف زدن بدون استفاده از لغات عربی اگر هم ممکن باشد احمقانه است. همین جمله قبلی را اگر بخواهی از عربی «پالایش» کنی می‌شود: انگاشتن سخن گفتن به پارسی بی بهره بردن از واژه‌های عربی شدنی هم باشد نابخردانه است. واقعا این طور حرف زدن نابخردانه نیست؟

      اکثریت مردم ایران مسلمانند و زبان دین اسلام عربی است. شخصیت‌های مقدس اسلام عرب بوده‌اند. بخش مهمی از تاریخ اسلام تاریخ عرب است و…

      بیشتر ما حتی نمی‌توانیم از روی کتیبه بیستون و لوح کورش و… بخوانیم، چه برسد به اینکه معنی آنها را بفهمیم، اما خیلی از ما قسمت‌هایی از قرآن و برخی متن‌های عربی دیگر را از حفظیم.

      خوب یا بد، آمیزش و شباهت‌های فرهنگی ما با کشورهای عربی آن قدر زیاد است که اگر بخواهی ایران امروز را «عرب‌زدایی» کنی چیزی که از آن باقی می‌ماند دیگر ایران به آن معنی که می‌شناسیم نیست.
      آمیزش و شباهت‌های فرهنگی ما با کشورهای عربی آن قدر زیاد است که اگر بخواهی ایران امروز را «عرب‌زدایی» کنی چیزی که از آن باقی می‌ماند دیگر ایران به آن معنی که می‌شناسیم نیست.

      در عین حال ایرانی‌ها هم در شکل دادن به فرهنگ اسلامی و عربی نقش قابل توجهی بازی کرده‌اند. خوارزمی، خواجه نصیر، ابن سینا و دیگرانی که بخشی از «تمدن» ایرانی هستند، در بستر تمدن اسلامی شکوفا شدند و خیلی‌هایشان به عربی می‌نوشتند.

      اصولا تمدن‌ها و فرهنگ‌های مختلف پیوسته روی هم اثر می‌گذارند و تصور اینکه می‌شود یک فرهنگ ملی خالص داشت که از فرهنگ‌های دیگر، خواه غربی یا عربی پاک باشد، با واقعیت جور در نمی‌آید.

      خوشمان بیاید یا نه فرهنگ ایرانی آمیخته با فرهنگ عربی است.
      ۵- نژادها نژاد نیستند

      یک نژاد را چه طور تعریف می‌کنی و آن را از بقیه نژادها بازمی‌شناسی؟ بر مبنای خونی و‌ ژنتیک؟ می‌دانی که همه ما به شامپانزه و بونوبو نیز از نظر ژنتیکی ۹۶٪ شباهت داریم؟

      گذشته از شباهت با دیگر نخستی‌ها، دانشمندان ژنتیک می‌گویند گروه‌های مختلف جمعیتی در میان انسان‌ها شباهت بسیار زیادی به هم دارند و ژنتیک انسانی نسبت به همه دیگر گونه‌های جانداران به طور غیرمعمولی همگن است. خاستگاه همه آدم‌هایی که ما هستیم اجداد دورمان در آفریقا بوده‌اند. به این ترتیب آنچه ما به عنوان نژاد می‌شناسیم نه از نظر تاریخی و نه از نظر علمی معنای ثابت و روشنی ندارد.
      آنچه ما به عنوان نژاد می‌شناسیم نه از نظر تاریخی و نه از نظر علمی معنای ثابت و روشنی ندارد.

      اصلا ایرانی بودن به چه معنا است؟ کافیست کمی به گذشته برگردیم تا بفهمیم با چند تغییر کوچک در جنگ‌ها و معاهدات دوران قاجار، صفویه و پیش از آن و کمی دستکاری تاریخی در مرزهای امپراطوری ایرانی بسیاری از ما با قرار گرفتن در خارج مرزهای ایران امروز دیگر «ایرانی» نباشیم و یا بسیاری از افرادی که امروز تحت عنوان «غیرایرانی» اساسا متفاوت از خود می‌دانیم، ممکن بود داخل مرزهای ایران زندگی کنند.

      تحقیقات زیست‌شناسی هم که هر چه بیشتر بی‌معنا بودن دسته‌بندی سفت و سختی به عنوان «نژاد» را نشان داده‌اند. با تمام اینها می‌توان گفت «ایرانی‌بودن» یا «عرب بودن» معنایش بسیار کمتر از آن چیزی است که خیال می‌کنید.

      نژادها برساخته‌های سیالی هستند که با اقتضائات تاریخی خودشان پدید می‌آیند و از بین می‌روند. تعریف هر ملتی از خودش و نگاه هر ملتی به دیگران در طول زمان مدام در حال دگرگونی است. دیروز عراق دشمن خونی ما بود، امروز شبیه‌ترین کشور به ما و نزدیکترین متحد ما در منطقه.
      ۶- شما احتمالا نژادپرست هستید

      در تاکسی از ونک به تجریش شما جلو نشسته‌اید و پشت هم یک دختر جوان، یک کارگر افغان و یک مرد کت شلواری بالاشهری. وسط راه دختر جیغی می‌کشد و می‌گوید: دستت رو بکش کثافت! اول به دست کارگر افغان نگاه می‌کنید یا مرد تهرانی؟

      در سفری خارجی بیرون فرودگاه همزمان دو تاکسی، یکی با راننده پاکستانی و دیگری با راننده آلمانی برای شما ترمز می‌کنند. کدام را سوار می‌شوید؟
      در سفری خارجی بیرون فرودگاه همزمان دو تاکسی، یکی با راننده پاکستانی و دیگری با راننده آلمانی برای شما ترمز می‌کنند. کدام را سوار می‌شوید؟

      آیا شما فکر می‌کنید مردم دانمارک به طور متوسط از مردم کره شمالی باهوش‌تر هستند؟ به نظر شما یک آدم سفیدپوست به احتمال زیاد از یک آدم سیاهپوست متمدن‌تر و بافرهنگ‌تر است؟ وقتی تازه با کسی آشنا می‌شوید از او اصالت و قومیتش را می‌پرسید و بر مبنای جایی که در آن به دنیا آمده تصویر اولیه‌ای از او می‌سازید؟ آیا فکر می‌کنید اگر وضعیت یک نژاد از نژادی دیگر بهتر است این به لیاقت هر کدام از آنها برمی‌گردد؟

      تبریک می‌گوییم، شما یک نژادپرست هستید.
      ۷-نژادپرستی وحشتناک است

      بسیاری از وحشتناک‌ترین و وحشیانه‌ترین اتفاقات تاریخ بشر ریشه در نژادپرستی داشته‌اند. قتل عام ارمنی‌ها، هولوکاست، برده‌داری، قتل عام بومیان آمریکا، قتل عام دارفو، جنایت‌های بوسنی،…
      نژادپرستی همیشه به بی خاصیتی شوخی‌ها و فحش‌های شما نیست و وقتی که خاصیتی دارد فاجعه به بار می‌آورد.

      اینها تازه دردناکترین مثال‌های نژادپرستی هستند. وگرنه زندگی سیاهپوستان در آمریکا، که مدام باید در ترس از پلیس زندگی کنند، زندگی افغان‌هایی که با وجود دهه‌ها زندگی و کار در ایران همچنان باید بدون کمترین حقوقی زندگی کنند، و زندگی میلیون‌ها آدمی که مرزهای نژادی آنها را از رسیدن به چیزی که خوشبختی خود می‌دانند بازداشته است، همه اینها مثال‌هایی از وحشتناکی نژادپرستی هستند.

      شوخی‌های نژادپرستانه شما در فیسبوک و فحش‌هایتان در وایبر نه امپراتوری هخامنشی را احیا می‌کند و نه ذره‌ای به ۲۲ کشور عرب جهان ضربه‌ای می‌زند. اما نژادپرستی همیشه به بی خاصیتی شوخی‌ها و فحش‌های شما نیست و وقتی که خاصیتی دارد فاجعه به بار می‌آورد.




      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۲۷
      یک سوال ؟
      نازیدن متعصبانه به تاریخ وگذشتگانمان کدام درد ومرض جامعه ی غمبارومصیبت زده ی امروزمان را درمان کرده؟ومی کند؟وآیا خواهدکرد؟

      بدون شک دفاع از «تاریخ » حفاظت از هویت ملی هرکشوری است وهیچ کس این رانفی نمی کند
      ودولت ایران هم براین مهم اصرارداشته تاجایکه نمی دانم مطلعید یانه
      همین خردادماه نودوچهار ازکتاب تاریخ جامع ایران رونمایی شد
      کتابی کامل که گویای تاریخ کل ایران است
      پیش از نگارش «تاریخ جامع ایران» تنها «تاریخ کمبریج» وجود داشت ولی این اثر با نگاه غربی‌ها نوشته شده بود
      وکتاب جامع تاریخ ایران باهمکاری وتلاش نویسندگان وتاریخ پردازان خودایران نوشته شده
      این عالیست اما تاریخ نوشتن به نظرمن فقط مهم نیست
      نگهداری آثار تاریخی درموزه ها هم واجب چون جزوی از میراث گرانبهای ما هستند
      وباید تاریخ زنده نگه داشته شود
      ولیییییییییییییییی ولی دارد
      فقط برای کسب عبرت وبس
      باید ازتاریخ اموخت باید هرانچه بدی واشتباه دران وجودداشت رانفی کرد وسوزاند و درستیهایش راتبلیغ کرد تا انسان های درستی شویم
      نه مجسمه ی کوروش وداریوش وسخنان اهورامزدارا قاب بگیریم ودرسالن های پذیراییمان فقط برای مانوردادن و گرفتن ژست ویا کلاس گذاشتن جلوی چشم همدیگر بگذاریم !!
      اسلام دین کاملیست ودر تفکراسلامی ظلم مورد نکوهش هست فرقی نمی کند چه کسی مورد ظلم واقع شود
      شیخ نمر عربستانی ویا کودکان استثمارشده ی گرسنه ی آفریقایی ویاکشته شدگان یمنی وبحرینی وفلسطینی وسوری...............................

      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۲۹
      با سلام وتشکر صمیمانه ازهمه ی دوستان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      واستادان بزرگوارم
      که مهمان صفحه ام می شوند
      امیدوارم اگرناخواسته باعث
      رنجش کسی شدیم ببخشایند به بزرگیشون
      چون عمدی نبوده مطمانن
      وخواهشی هم که دارم اینه که چنانچه صحبت یاد نقدی دارید درکمال ارامش ونرمی باشه
      تا خدای نکرده باعث رنجش ویاتوهین ودلگیری کسی نشه
      چون ناراحتی هرکدام ازشما ازعزیزان باعث ناراحتی شخص من میشه واذیت میشم
      ارزش دوستیهایمان خیلی بیشترازاین چند خطر شعره
      ودلم نمی خواهد با حرفهای بی ربط باعث آزارو رنجش هم باشیم خندانک
      چون همه ی شما دوستان واستادان بزرگوارم
      برایم محترم وعزیزید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      باتشکرازهمه ی شما عزیزان خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک


      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۴۴
      وشیطان که سوارت باشد


      حتی خداهم متهم می شود


      به هزارو یک جرم!!........................... خندانک خندانک خندانک
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۴۷
      خواهری چقدر عصبانی شدی...........ترسیدم خندانک خندانک

      ولی درکت میکنم که از شدت خشم اینجوری نوشتی ....

      زبان شعر یعنی همین که درقالب خشم واندوه وعشق وهیجان هم حرفی برای گفتن داشته باشی....اطمینان دارم بعداز نوشتن این شعر خیلی آروم شدی خندانک
      عليرضا حكيم
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۰۰
      درود بر شما بانو عجم خندانک خندانک خندانک خندانک
      شعر خوبی خواندم و کلی هم نوشتم اما فرستاده نشد از نظرها ی شما و شاعران عزیز استفاده کردم
      موفق باشید
      عباسعلی استکی(چشمه)
      پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۱۲
      درودی دوباره بانو عجم گرامی
      از خوانش دوباره سروده زیبا و شور انگیز شما بهره فراوان بردم
      مرگ بر آلسعود ملعون این وارثان ابولهب
      موفق باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مسيحا الهیاری
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۱۹
      سلام مدير بانو و ابجي دانشمند خودم
      بايد عرض كنم به خدمت بعضي دوستان كه نظر دادند .. بعضي از شخصيتها هستند كه ديگر متعلق به سرزمين خاص و واحدي محسوب نميشوند انسانهايي كه در طول تاريخ بسيار ديديم انسان ازاده و عاشق و كسي كه جان شيرينش را در مقابل هيهات من ذله در طبق اخلاص ميگذارد . امروز نميتوان گفت كه شيخ نمر شهيد عرب بود يا صرفا عربستاني و غيره نه شيخ نمر در حقيقت يك انديشه بود يك طريقه و سيره او سهم و عالم همه ازاديخواهان جهان است نه يك شخص و فرد كه با كشتنش تمام شود شيخ نمر فرياد رساي در گلو مانده دختراني بود كه زنده به گور شدند ..شيخ نمر فراد بغض الود كودكاني بود كه با خنجر داعش در شكم مادرشان جان دادند شيخ نمر فرياد همه مظلومان جهان بود او ازاديخواهي بود در مقابل جهل شيخ نمر هيچ نيازي به دلسوزي كسي و حمايتشان ندارد او با خدا معامله كرده بود و شيرينترين داشته بشر كه خيلي ها وقتي پاش بيافتد از ترس آن موش ميشوند يعني جان شيرين خودش را فدا كرد و آخرت خود را با دنيا معامله نكرد چرا كه نيك ميدانست اگر دست رفاقت به اعراب بدهد بي نيازش ميكنند از مال دنيا او تنها به هدفش فكر ميكرد نه اينكه ما چگونه در موردش قضاوت خواهيم كرد .... پس بايد جايگاه مرداني كه فراتر از مرزها انديشيدن و جان سپردند را دانست شيخ نمر مثل خيلي ها شعار و حرفهاي دهان پر كن از ازادي و نژاد پرستي ..نداد او از جايگاه يك انسان نه از جايگاه عرب و ... غيره فرياد بر اورد و جهاني شد ...مثل امام حسين كه ديگر به قبيله و كشور و جاي خاصي تعلق ندارد و امام همه ازادمردان دنياست . كه عطاي دنيا را به لقايش بخشيد شيخ نمر هم هميشه زنده خواهد بود و فريادش دل ظالمان را به لرزه در خواهد آورد ...

      ممنون از ابجي گلم كه فرصتي ساخت تا زنده شود فرياد خشم بر سر سعود خندانک خندانک
      منوچهر مجاهدنیا
      سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۳۲
      بنده آخرین نظرم را روی این پست می گذارم و دیگر بحثی نمی کنم.
      هزاران جوان ما توسط رژیم صدام در جبهه های جنگ خونشان ریخته شد و اگر بیاد داشته باشیم حتی 190 غواص جوان ما را دسته جمعی زنده بگورکردند و هنوز هم بعد 26 سال که از پایان جنگ می گذرد استخوان های جوان های رزمنده را به میهن باز میگردانند و تحویل خانواده های داغدارشان می دهند و کسی کَکش هم زیاد نگزیده ، حالا چه شده که برای کشته شدن یک فرد که هم وطن ما هم نبوده و در راه عقیده شخصی اش کشته شده اینقدر سینه چاک می دهیم و از طرف دیگر اعتقاددارم هر انسانی در هرکجای دنیا درراه آرمان و عقیده اش کشته شود ، انسان ارزشمندی است و قابل احترام ، پس این منحصر به یک قشر خاصی نیست و آن 40 نفری هم که همراه ایشان تیرباران و گردن زده شدند آن ها هم انسان و در راه عقیده شان کشته شدند و قابل احترام هستند.
      البته منظور بنده شعر استاد عجم نیست ، چون ایشان این را از احساس پاکشان نوشته اند که حق ایشان و یا هر شاعر دیگری است .
      به هر حال بهتر است عزیزان بدون تعصب و نژاد پرستی به این موضوع نگاه کنند و از طرفی فرهنگ و تمدن و هویت ما ایرانیان قبل از ظهور اسلام در دنیا به ثبت رسیده بود. پس بیاییم و عینک تعصب کور را از جلوی چشم هایمان برداریم و واقعیت ها را آنگونه که هست ببینیم و بیان کنیم .
      برقرارباشید. خندانک
      مسيحا الهیاری
      جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۰۵
      سلام خواهر بزرگوار
      شعر و تصويرت حزن الود بود و به جا بماند
      چيزي كه برايم جالب بود تغيير نود درجه لحن و تم شعرهايتان بود از عاشقانه ها و هستي به اعتراض و سياست .. راستش بعضي كلمات اگر چه در خور همون جلادان است اما از زبان شما بعيد البته براي من ..مثل عرعر ... جفتك .... اخرش هم كه خواهر برادريم ..با آنها خدا نكند ...
      اعراب جاهل هنوز هم زنده بگور ميكنند اينبار آزادي را
      خندانک خندانک خندانک
      امیر جلالی( ا م دی )
      جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۰۹
      خانم عجم اوج نفرت را در اثر شما حس کردم . باز هم شاهد حکم جهل بودیم . انسانیت و آزادگی همیشه تاریخ قربانی جهل بوده و هست . بحق فرمود که بزرگترین دشمن انسان جهل اوست... درود بر شما خندانک
      شیوا پهلوان زاده
      جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۱۹
      باسلام و عرض ادب و احترام بر بانوی عزیز

      باشد که جهل رخت بربندد
      و خرد سایه گسترد کره ی خاکی را

      مانا باشید و برقرار به مهر خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      صابرخوشبین صفت
      جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۵۷
      سلام بر شما
      زنده باشی. خندانک خندانک خندانک
      زهرا ضیایی(روح الغزل)
      جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ ۲۳:۵۲
      درود بر قلب مهربان خواهرم
      که بی شک از جورزمانه به درد آمده
      این قلبهای مهربان است که زشتیهارا
      نابرابری هارا
      به آسانی تحمل نمیکند

      این صدای فریاد دل بود
      این صدای فریاد روح آزرده بود

      زبان اینجابی تقصیراست خندانک

      به امید روزی که ریشه ی ظلم و ستم و جهل نابود شود
      خندانک
      دروووود بر خواهر خوب و مهربانم جمیله ی عزیزم خندانک
      بابک فغفوری (پور)
      شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۰:۰۶
      بر منبر ظلم قاصدك ها فرو ميريزند ...
      خندانک
      مسعود مهرابی( درویش)
      شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۲:۴۰
      درودها استاد عجم عزیز

      علی رقم اینکه از دنیای سیاست متنفرم،بنظرم آمد موضوعی را از دیدگاه شخصی عرض کنم،
      این روزها مرگ احساس مختص آل سعود نیست،این ضعف در کشورمان غوغا میکند،بیاییم کمی واقع بین باشیم،آل سعود بصورت علنی گردن میزند،میکشد و جنایت میکند،اما در کشورخودمان در خفی گلوی کودکان یتیم از گرسنگی بریده میشود،مردانمان توان تامین مخارج را ندارند،کسانی که مدعی عدالت اجتماعی و اعمال قوانین الهی هستند ،بر اریکه ی چپاول نشسته اند و فارغ از ملتی که در تمام صحنه ها پشتیبان بودند،میلیاردها تومان را مانند گوشت قربانی به سمت خود میکشند،مگر جنایت نه این است که بنام دین،ره روان دین را میکشند؟
      بانوی واژه ها! رسالت قلم این نیست که حقیقت واقعه را در همسایه جستجو کنیم،وقتی خودمان رطب خورده ایم،
      سیاق قلم آنست که که جوهرش از خون شاعر باشد باشد و قبل از ورود به سرزمین جاهلان سوسمارخوار،و نقد جنایاتشان ،از تمدن کهنی بگوید که سالیان سال قبل از اسلام اهورامزدارا ستایش و پرستش میکرد،از امپراطوری بزرگی که فخر هر ایرانیست، ما کجاییم؟ چه میکنیم؟ دشمن اعرابیم یا عرب پرست؟
      بانوی بزرگوار،روزی صدها شیخ نمر سرچهارراه هایمان رزق چپاول شده ی خودرا گدایی میکنند،هزاران شیخ نمر برای رفع نیاز تن میفروشند،هزاران شیخ نمر، به برکت حضور فرهنگسازان و متغیران دنیا،غیرت میفروشند،در مناسبتها و اعیاد چه عرقهای شرم که بر جبین شیخ نمرها نمینشیند،و...
      بیاییم مرد و مردانه نترسیم،مرد ومردانه بگوییم،مرد ومردانه بنویسیم،
      بانو! ،من، تو و شیخ نمرها قلمی را در دست گرفتیم که برآن قسم یاد شده،
      دوراز شأن قلم نیست اگر کاتبان دربار باشیم؟
      ما برای خوشایند ارباب ننوشته و نمینویسیم،که ما: از نژادی هستیم نه شیخ نمری،رستم نژاد و کورش نژاد و گرشاسب و اسفندیار،و...
      ما ایرانی هستیم،هرگاه ایرانمان حرفی برای گفتن و نوشتن نداشت ،برویم به سیاستهای درست و غلط دیگران ورود کنیم،به پاس وجود زیجودتان می ایستم و دست برسینه ادای احترام میکنم استاد عجم،آنچه گفته شد داغیست که بر جگر خورده و دلیل نفرت درویش از دنیای مادی،باشد که جسارت و گستاخی شاگرد را به عظمتتان عفو بفرمایید استاد عزیزم خندانک
      منوچهر مجاهدنیا
      شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۴۷
      درود استاد عجم گرامی
      به طور کلی با نظر جناب مهرابی موافق هستم شیخ نمر که خود یک عرب عربستانی بود تحفه ای نبود که اعدام او این همه در ایران سر و صدا راه بیاندازد .
      حتما اقدامات او برای امنیت حکومت عربستان زیان آور بوده و این مسعله مربوط می شود به سیاست داخلی آن ها همانگونه که ما هم دخالت در سیاست داخلی خود را توسط دولت های دیگر بر نمی تابیم .
      برقرارباشید استاد. خندانک
      صفیه پاپی
      شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۳۰
      ........................... خندانک خندانک خندانک ..........................
      درود خواهر خوبم خندانک
      عجب صفحه ی پرباری!
      عرض ادبمو داشته باش تا برم نظراتو بخونم خندانک خندانک خندانک
      .......................... خندانک خندانک خندانک .............................
      زن فرعون تصمیم گرفت که عوض شود،
      و پسر نوح تصمیمی برای عوض شدن نداشت...!
      اولی همسر یک طغیانگر بود
      و دومی پسر یک پیامبر...!!!
      برای عوض شدن هیچ بهانه ای قابل قبول نیست
      این خود ما هستیم که تصمیم می گیریم تا عوض شویم...
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۲۰
      ان کلاغی که بریده سر بلبل در خواب
      حال در باغ غزل میخواند
      من هم از کشته شدن هر (انسان ) ازاده که حرف خود را میزند متنفرم
      ولی ها داردددددددد
      انسان. ازاده . انسان . ازاده
      خدا ما را از شر کسانی که با دین او مردم را میفریبند
      و شیعه و سنی را به جان هم میاندازند
      نجات دهد خندانک خندانک خندانک خندانک
      ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
      شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۱۶
      سرکارخانم عجم، بانوی گرامی ، سلام علیکم.
      ......................................................................
      صحبت ها همه شنیدنی هستند،.صحبت ازانچه که (شاید) جُزشاعران ، کمترکسانی اینگونه ( می بینند)...وهمین ها شاعررا(بازهم شاید) متمایز می کند
      واینگونه (دیدن) واینگونه(درک کردن) برایش وظیفه ایجاد می کند........
      وظیفه ی (نوشتن)....... از (درد) .........(سرودن ازغم) وگاه ،فریاد...........وفرقی هم نمی کند که این....(درد ازکیست) و(این غمِ چه کسی ست).....ولی بالاخره (انسان) است.........و(تنِ آدمی شریفَ .........)
      بنده معتقدم،که هم می شود، از(شب وشراب) نوشت.وهم از(دردو عذاب).که اگرشاعریم وفزرند زمان،...........هم این همست و هم آن........
      گذشته ازتمامِ انچه که بینِ انسان وانسانیّتش، فاصله انداخته است.......
      خسته نباشید سرکارخانم عجم.......بسیار زیبا سروده اید ........
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      علیرضا محدثی
      شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۲۶
      سلام بر استاد عجم عزیز خندانک خندانک خندانک
      سپید انتقادی و دردمندانه ی شما را خواندم و با احساس پاکتان نسبت به شیخ شهید و نفرتتان نسبت به جانیان آل سعود ، همراه شدم .
      آفرین به شما خندانک خندانک خندانک
      در همین جاهاست که تفاوت شعر متعهد و مسئول با شعر بی مسئولیت و عافیت طلب ، مشخص می شود . روح کلی شعر شما را تحسین می کنم و صد البته دوست تر می داشتم که در فرازهایی از شعرتان ، به جای تشبیه های ظاهری ، پلیدی و توحش طینتشان و باورهایشان را هدف توصیف خود قرار میدادید . خندانک خندانک

      اما در پاسخ برخی دوستان گرامی :
      امروزه دوره ی تفاخر نژادی ، بدون نگاه معتدل و دینی به آن ، به سر آمده است و مبنای نگاه ما ، آموزه های اسلامی و انسانیست .
      ما بیش از ایرانی بودن خود ، به مسلمان بودنمان مفتخریم زیرا خداوند در خلقت خود ( نژادهای مختلف ) مزیت و امتیازی خاص را قرار نداده و تنها ملاک برتری در تقواست ؛ خواه بلال حبشی باشی و خواه سلمان فارسی ایرانی ! ... در آن دنیا از نژادت نمی پرسند بلکه فقط می پرسند چه کرده ای ؟!
      شیخ نمر بر خلاف تعابیر نازیبای برخی دوستان ، تنها یک عرب عربستانی نبود ، بلکه او رهبر شیعیان مظلوم عربستان بود و وقتی آن ها سر را زدند ، معلوم است که با بقیه ی جامعه ی شیعه ی آن جا چه خواهند کرد !
      پس بهتر است کتاب کهنه و پر ازغلطِ نژاد پرستی را ببندیم و بایگانی کنیم .
      اما این که برخی دوستان ، جنایات آل سعود را با گرانی و اختلاس و امثال آن در کشورمان مقایسه می کنند ، جای تعجب دارد !
      این که در کشور ما با کمال تاسف ، عده ای مرتکب اختلاس و دزدی می شوند و یا در برخی جهات دولت ها دچار بی برنامگی و انحراف از برنامه های کلان توسعه می شوند ، البته جای شکوه و شکایت و گلایه و حتی اعتراض دارد و خود بنده هم از کسانی هستم که مانند آحاد جامعه ، در معرض آسیب های آن قرار دارم و شدیدا به آن معترضم و چقدر خوب است که در اشعار انتقادی هم بیش از آن چه میبینیم به آن پرداخته شود ؛ اما کجای این اشکالات ، قابل قیاس با جنایات آل سعود است ؟! آیا عملکرد آل سعود در رهاسازی هزاران داعشی خونخوار و وحشی و انداختن آنان به جان کشورهای اسلامی و خرابی ها و کشتارهای وسیع آن ها در منطقه ، با اشکالات اقتصادی کشور ، قابل مقایسه است ؟!!
      چگونه است که برخی از ماها با کشته شدن چند فرانسوی ، بلافاصله کنار دیوار سفارت فرانسه به نام انسانیت ، شمع روشن می کنیم و اشک میریزیم ، اما از این همه کشتار فجیع همکیشان بی گناهمان در عراق و سوریه و... ککمان هم نمی گزد و حالا شیخ نمر شهید ، می شود یک عرب عربستانی که هیچ ربطی به ما ندارد ؟!! ... عجب !!
      استاد بزرگوار !
      کار درست را شما کرده اید و قطعا این سپید غم انگیز شما ، یکی از یادگارهای ماندگار شما در ذهن و دل ما خواهد بود .
      دست مریزاد و شجاعتتان را می ستایم . درود بر شما ! خندانک خندانک
      ماجور باشید ! خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک


      نیره ناصری نسب
      شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۵۴
      درود بر بانوی گرانقدرم

      تعهد قلمت را می ستایم خندانک

      وقتی خداوند فرشتگان را گِرد آورد تا اراده کند بر خلقت آدم گفتند بار خدایا موجودی را می خواهی بیافرینی که خون همدیگر را بریزند و ستمکاری کنند ؟
      پاسخ خدا یک کلام و محکم بود : من چیزی می دانم که شما نمی دانید .
      آدم هنوز پا نگرفته خطا کرد هنوز از آمدنش بر روی زمین نمی گذشت برادرکُشی کرد . صف آدمیان جدا شد . با جدا شدن آن خون ها ریخته شده ظلم ها به پا شد بی عدالتی ها فسادها جنایت ها و .... این آدم است روی زمین جنسش همین است نمی تواند با دیگران در یک زمین جمع باشد گاهی خودش را هم قبول ندارد . یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر آمدند باز آدمی در گمراهی است گویی با همین خصلت زندگی می کند فرق نمی کند در کجای زمین و چه نژادی و چه کشوری . این آدمی است که به گمان خود زندگی می کند ولی نمی خواهد زندگی بقیه را بپذیرد و دیگران هم همان . پس جنگ ها ادامه دارد و دارد .
      در قیامت نیز با هم در خصومتند در جهنم نیز با هم درگیرند .
      این است آدمی ...

      سپاس از شعر زیبایت خندانک خندانک
      نیما آسمند
      شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۵۶
      سلام خواهر خوب و گرامی
      خداوند در قران می فرماید حتی به دشمنان خودتان هم فحش ندهید و فحاشی نکنین زیرا در جواب به شما فحاشی میکنند
      ..............
      و حالا موضوع عربستان و ال صعود:
      به نظر من و علم روز روانشناسی وقتی ما در موضع ضعف قرار می گیریم همیشه صورت مسئله رو پاک میکنیم و به دنبال توجیه می گردیم
      برادرانم و خواهران گرامی یادمان باشد که ما و هیچ انسان دیگری نباید خودشو در مقام قضاوت قرار بده
      و اثبات شده هیچ انسانی نمی تونه به طور کامل منطقی فکر کند و تصمیم بگیرد چون علوم منطق فراتر از ظرفیت انسان ابتر است
      همیشه جواب های هوی است و همیشه جواب های هوی نیست
      من در تصاویر و صحنه هایی دیدم که اعراب پرچم جمهوری اسلامی و کشور من و کشور شما و تمام هویت من و تمام هویت شما و تمام هویت یک ایرانی را به اتش کشیدن و در زیر پا لگد مال کردند
      در ابتدا اشک من از عصبانیت بر ال سعود بود
      ولی بعد اشک من تبدیل به عصبانیت از جهالت هم وطنی بود که پرچم ملی کشوری از اعراب را به اتش کشید
      من در شهر مقدس مشهد زندگی می کنم ولی گاهی شرم دارم که به این شهر مقدس بگویم
      یه چند وقتی بود که من به عنوان مدیریت یکی از هتل های واقع در خیابان امام رضا مشغول به کار بودم
      شما نمی دونین من چه حالی می شدم وقتی به چشم می دیدم که از بانوان و دختران و نوامیس خاک وطنم به دست هم وطن خودم به فروش و در اغوش شهوت اعراب قرار می گرفتن و بدانید که میگیرن
      بله ......
      جالب اینجاس که می گفتن ما اعراب با شما هشت سال در جنگ بودیم و شعار شما جنگ برای نوامیستان بود ولی حالا با دست خودتان و با ولع گرفتن ریال عربستان دختران و بانوان خودتان را در اغوش ما قرار می دهید
      ..........
      کدام بدتر است
      جهالت زنده به گور کردن دختران
      جهالت به فروش رساندن دختران و نوامیس
      ...........
      نتیجه بحث با یک بی شعور فقط به پایین اوردن شعور خودمونه
      صحبت زیاد است و قلم آزاد
      .................
      بیاین شعری بگیم که مخاطبش من باشم
      بیاین شعری بگیم که مخاطبش ان دلال و هم وطن فروشنده نوامیس من باشد
      بیاین شعری بگیم که مخاطبش نوامیس من باشد
      نه به نقد سرزنش بلکه به نقد بیداری
      ..........
      و چون در شعر خواهر محترمم از واژه خر و خریت به کار رفته شده بود من هم یکی از اشعارمو به نام خریت تقدیم میکنم...و این شعر مخاطبش خود من هستم و خود خود خود من هستم
      ................
      به نام او که اوست
      فریاد سکوت, [04.01.16 10:03]
      به نام او که اوست
      خر بودیم که اینک خر می خانه شدیم
      باده ای نیست..
      علف جهل خریت به پیمانه زدیم
      خر بودیم و خر هستیم و خر خواهیم ماند ..
      تا که از جام لبی بوسه به خریت ببریم
      همه این نکته بدانند..
      گر خریم...
      افسار خریت به خری نسپاریم
      به خریت زده افسارو..
      خر خویش ...ز ان پل ببریم

      نیما آسمند
      تاریخ باز نویسی: 1394/9/17
      نجمه طوسی (تینا)
      شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۵۰
      سلام بر خواهر ادیبم
      شعر متعهدانه و درد مندانه شما را خواندم و از نظرات موافق و مخالف سود بردم .
      چند سالی است جنگ عرب ستیزی و مسلمان ستیزی در ایران مد شده و شاید عده ای بدون اینکه بدانند آب به آسیاب دشمن میریزند .
      به تاریخ پادشاهی و تمدن دوهزار و پانصد ساله فخر می فروشند و در نقطه مقابل با اعراب و اسلام می ستیزند یعنی یا باید مسلمان بود و طرفدار عرب و یا ایرانی بود و دوست دار شاهان !!!
      یادمان نرود فرقی میان انسان ها نیست الا به تقوا .
      شیخ نمر نشانه مظلومیت شیعه بود که شهید شد .
      می توانست تسلیم سعودی ها باشد و از زندگی خود در رفاه کامل لذت ببرد .
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      نیما آسمند
      شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۰۲
      ممنونم از شما
      منظور کلی من این بود که ادب مرد به از دولت اوست
      و به طور جامع با شما موافقم
      علی غلامی
      شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۴۱
      سلام و درود
      دیروز جایی می خواندم که نوشته بود\" درود بر نسلی که پلنگ صورتی را خاکستری می دید اما به او می گفت پلنگ صورتی \" ولی این روزها چقدر متفاوت شده است و چقدر مسائل گسترده و پیچیده و تودرتو

      متاسفانه ما ایرانی ها دچار مسائل و مشکلاتی هستیم که برخی از آنان بنابر باور اهالی اهل علم و تحقیقاتشان و همچنین بنابر استناد به مدارک و گفته های رجال اهل علم و وطن پرست کشورمان مثل قائم مقام فراهانی و .....این مسائل و مشکلات تبدیل به ایرادهای ریشه دار در ژنتیک و وراثت نسلی هم تبدیل شده اند.

      اول اینکه دوستان بدانند که مسائل یک مملکت را با استفاده از علوم روانشناسی و علوم سیاسی و اقتصادی نمی توان تحلیل کرد و نتیجه گیری را حجت و باور دانست.زیرا مثلا روانشناسی در حیطه اعمال و رفتار فردی است و .....تنها راه تحلیل و شناخت مسائل و رفتارهای اجتماعی بر عهده علم جامعه شناسی و آمایش در زمینه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی و......می باشد.

      بنده سرفصلی را که حاصل تحقیقات اساتید ایرانی مقیم در آمریکا می باشد را بصورت اجمالی بیان می کنم.......در این تحقیقات بصورت گسترده تمامی عوامل را در سرفصل های جداگانه ای بررسی کرده اند مثل.....
      1- میزان تاثیر استعمار در ایران
      2- میزان تاثیر دین و دین باوری در ایران و پیشرفت کشور
      3-میزان ثروت ها و منابع طبیعی مثل نفت و....در عقب ماندگی یا برعکس آن
      4-میزان تاثیر حکومت های استبدادی در طول تاریخ
      5- میزان تاثیر بلایای طبیعی
      6- پایش و آمایش باورها و فرهنگ مردم در طول تاریخ...
      و.......بسیاری عوامل دیگر را و میزان تاثیر آنها
      و تحلیل شخصیت افراد با استفاده از علوم روانشناسی برای تعیین حیطه فردی هر نفر ایرانی و چگونگی ارتباط آن و میزان تاثیرش در کل اجتماع.....
      ..............................................
      .............................
      علم امروز به ما میگوید:
      (خوی و منش و غریزه)شخصیت=صفات ارثی +محیط+زمان
      صفات ارثی کمتر از محیط تاثیر پذیر هستند و زمان هم 365و ثابت است پس محیط یک شاخصه تاثیر گذار است...

      علل عقب ماندگی ما ایرانی ها:
      1-دروغ گویی به شدت که تبدیل به ژن و صفت ارثی شده
      2-بی بندباری و عجله و سنبل کاری
      3- در مقابل ظالم چابلوسیم و در مقابل ضعیف زور گو
      4-فیس افاده و تفاخر به جای عزت نفس
      5-به اصالت و برتری نژاد خود می پردازیم در حالی که پدرانمان بنابر شواهد تاریخ هفتصد سال تاریخ خوش خدمتی به اربابان قبلی خود را اشکانیان را به طور کامل از بین می برند بخاطر چابلوسی به پادشاهان ساسانی...
      6- علامه دهر بودن:ایرانی جماعت در مورد هر چیزی اظهارنظر می کند میرود دکتر بعدا می گوید او هیچی حالیش نبود خودم فهمیدم چه شد....!!!!!
      7- شخصیت کج دار و مریزو..........
      و سایر عوامل...........

      یعنی ریشه تمام مسائل و پیشرفت و عدم پیشرفت یک مملکت در باورهای مردم آن مملکت است و طبق نظریه های مستدل علمی به هیچ عامل دیگری بستگی ندارد
      عادت ، نزد بشر یک وضع و حال ، و حتی ذوق و استعداد اکتسابی است . از دیگران ( جامعه ) گرفته ایم . هر چیزی که در جامعه وجود داشته است و ما آن را فرا گرفته ایم ، برایمان تکرار شده است و خود آن را تکرار کرده ایم برای ما :
      مطلوب است ، زیباست ، آن را لایک می کنیم
      « چرا » غزل و حتی دوبیتی برای اکثر قریب به اتفاق پارسی زبانان جهان زیباتر از شعر آزاد یا هایکو و امثال آنهاست؟ ( و چرا کباب برٌه لذیذ تر از کباب میمون یا سوسک ؟! ) . چون با « تکرار » قرن ها و قرن ها در ادبیات فارسی به آن عادت کرده ایم ؛ و حال :
      آنچه که زیباست در واقع یک عادت است و نه آنچه که میل و غریزه طبیعی ما بر آن حکم کرده باشد .
      شعر زیبا شعری است که حاوی شکل و محتوای عادی و تکراری باشد با مضامین و موضوعاتی عادی و تکراری چون رنگ سبز که برای جنگل زیبنده است و رنگ آبی که برای آسمان ...
      شعر ، آفرینش زیبائی است ، امٌا جریانی که در زیبائی معمولا\" خود تکرار می کند و در چارچوب عادات موجود در جامعه ما جلو می رود .
      امروز از مسائل اجتماع گفتن همدردی با کودکان کار نیست.....نوشتن از فحشاء و.....نیست.....باید به جنگ ریشه و عامل بوجود آورنده این مسائل رفت و آن هم چیزی نیست جز فرهنگ ما........

      در حین استراحتی کوتاه در محل کار این مطالب را نوشتم و اگر جایی از آن ناقص ماند یا احیانا عزیزی شبهه دارد در مورد نکات آن درخواست بنماید که مدارک و توضیحات مستدل خدمت ایشان ارائه گردد خندانک خندانک
      امید مرادی
      شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۳۳
      درود ها
      ابجی عجم ..دارم میخونم نظرات رو ...
      سپاس خندانک خندانک خندانک
      محسن ملک زاده(رهگذر)
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۴۵
      محشششششششششششششششششششر بود خندانک خندانک خندانک استاد عزیزم احسنتتتتتتتتتت
      عباس یزدی (طوفان)
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۳۵
      سلام خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مرجبا بر تراوش زیبا و حزن انگیز احساستان
      مسيحا الهیاری
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۱۲
      منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
      .
      .منم که دیده نیالودم به بد دیدن

      وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم

      که در طریقت ما کافریست رنجیدن

      به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات

      بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن

      مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست

      به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن


      به می پرستی از آن نقش خود زدم بر آب
      .
      که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن

      به رحمت سر زلف تو واثقم ور نه

      کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن

      عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس

      که وعظ بی عملان واجب است نشنیدن

      ز خط یار بیاموز مهر با رخ خوب

      که گرد عارض خوبان خوش است گردیدن

      مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ

      که دست زهدفروشان خطاست بوسیدن...

      ×××××××××××××××××××××××

      صحبت از پژمردن گل نيست جنگل را بيابان ميكنند
      دست خون آلود را پيش چشم خلق پنهان ميكنند
      هيچ حيواني به حيواني نميدارد روا
      آنچه اين نامردمان با جان انسان ميكنند.

      الله بصير العباد خندانک

      مسيحا الهیاری
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۳۹
      انا الانسان لفي خسر ...
      مسيحا الهیاری
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۲۰
      سلام مدير بانو و ابجي دانشمند خودم
      بايد عرض كنم به خدمت بعضي دوستان كه نظر دادند .. بعضي از شخصيتها هستند كه ديگر متعلق به سرزمين خاص و واحدي محسوب نميشوند انسانهايي كه در طول تاريخ بسيار ديديم انسان ازاده و عاشق و كسي كه جان شيرينش را در مقابل هيهات من ذله در طبق اخلاص ميگذارد . امروز نميتوان گفت كه شيخ نمر شهيد عرب بود يا صرفا عربستاني و غيره نه شيخ نمر در حقيقت يك انديشه بود يك طريقه و سيره او سهم و عالم همه ازاديخواهان جهان است نه يك شخص و فرد كه با كشتنش تمام شود شيخ نمر فرياد رساي در گلو مانده دختراني بود كه زنده به گور شدند ..شيخ نمر فراد بغض الود كودكاني بود كه با خنجر داعش در شكم مادرشان جان دادند شيخ نمر فرياد همه مظلومان جهان بود او ازاديخواهي بود در مقابل جهل شيخ نمر هيچ نيازي به دلسوزي كسي و حمايتشان ندارد او با خدا معامله كرده بود و شيرينترين داشته بشر كه خيلي ها وقتي پاش بيافتد از ترس آن موش ميشوند يعني جان شيرين خودش را فدا كرد و آخرت خود را با دنيا معامله نكرد چرا كه نيك ميدانست اگر دست رفاقت به اعراب بدهد بي نيازش ميكنند از مال دنيا او تنها به هدفش فكر ميكرد نه اينكه ما چگونه در موردش قضاوت خواهيم كرد .... پس بايد جايگاه مرداني كه فراتر از مرزها انديشيدن و جان سپردند را دانست شيخ نمر مثل خيلي ها شعار و حرفهاي دهان پر كن از ازادي و نژاد پرستي ..نداد او از جايگاه يك انسان نه از جايگاه عرب و ... غيره فرياد بر اورد و جهاني شد ...مثل امام حسين كه ديگر به قبيله و كشور و جاي خاصي تعلق ندارد و امام همه ازادمردان دنياست . كه عطاي دنيا را به لقايش بخشيد شيخ نمر هم هميشه زنده خواهد بود و فريادش دل ظالمان را به لرزه در خواهد آورد ...

      ممنون از ابجي گلم كه فرصتي ساخت تا زنده شود فرياد خشم بر سر سعود خندانک خندانک
      رحیم نیکوفر   ( آیمان )
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۲۱
      درود خواهر گرانقدرم
      بهره مند شدم از صفحه ی پربار شما ونظرات دوستان
      خندانک خندانک خندانک

      من از شب های تاریک بدون ماه می ترسم
      نه از شیر و پلنگ، از این همه روباه می ترسم

      مرا از جنگ رو در روی در میدان گریزی نیست
      ولی از دوستان آب زیر کاه می ترسم

      من از صد دشمن دانای لامذهب نمی ترسم
      ولی از زاهد بی عقل نا آگاه می ترسم

      پی گم گشته ام در چاه نادانی نمی گردم
      اصولأ من نمی دانم چرا از چاه می ترسم

      اگرچه راه دشوار است و مقصد ناپدید اما
      نه از سختی ره، از سستی همراه می ترسم

      من از تهدیدهای ضمنی ظالم نمی ترسم
      من از نفرین یک مظلوم، از یک آه می ترسم

      من از عمامه و تسبیح و تاج و مسند شاهی
      اگر افتد به دست آدم خودخواه می ترسم

      مرا از داریوش و کوروش و این جمله باکی نیست
      من از قداره بندان مرید شاه می ترسم

      نمی ترسم ز درگاه خدای مهربان اما
      ز برخی از طرفداران این درگاه می ترسم

      چو \" کیوان \" بر مدار خویش می گردم ، ولی گاهی
      از این سنگ شهاب و حاجی گمراه می ترسم



      \" کیوان هـــــاشـــمی\"
      نیما آسمند
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۳۰
      سلام مجدد
      در جواب بعضی از دوستان
      به اندازه ای که اعراب به ما ظلم کردند هیچ ملت و نژادی به ما ظلم نکرد
      ..کافیست باور کنی ..
      ان گاه همه چیز می تواند مقدس شود
      اینکه انسان ها در خسران هستند یک مسئله انکار ناپذیره
      منظور کلی این بود که نباید طوری در اعتراضات برخورد کنیم که بازخوردش
      بی احترامی به خودمون باشه
      من به شخصه این بحثو میبندم
      محمد رحیم کاظمی
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۵۴
      خداماراافریدکه خوب باشیم
      خلیفه خدابرروی زمین باشیم
      امابااین جنایاتی که ازماسرمی زنه چگونه می توان گفت که ما اشرف مخلوقاتیم
      واقعن که سخته!!!
      سلام بانوی محترم
      دستتان درد نکنه خندانک خندانک خندانک
        مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۰۴
      همه حرفهایی که باید گفته میشد گفته شد و همه اشکالات و نقدها بر حرفها و سطر به سطر شعرت گرفته شد و دفاعیات برای اثبات ، صورت گرفت .
      ولی جا داره اینو بگم که یه جایی خوندم :
      تو صفین وقتی عمر وعاص پیروزی علی رو نزدیک دید پیشنهاد بر سر کردن قرآن ها رو کرد ومعاویه دو به شک گفت به چه چیزی امیدوار این پیشنهاد رو داده جواب عمروعاص فقط دو کلمه بود :
      جهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــردم
      تا این قضیه هست .....
      هیهات هیهات هیهات هیهات هیهات هیهاتهیهات هیهات هیهات
      مانا باشی خواهر مهربان و با احساس ِ من خندانک خندانک خندانک
      همیشه همینطور پر شور وبا احساس بمون خندانک خندانک خندانک خندانک
      آزیتا احمدی
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۴۷
      درودهامهربانو.زنده باشی ...وشادمانیتان آرزوست.... خندانک خندانک خندانک خندانک
      علی ناصری(عین)
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۳۴
      سلام بر بزرگوار
      همشهری ارجمندم درود ها برشما بزرگوار عالی بود از عمق جان وتقدیم لحظه هایتان به درودهایی از عمق جان که
      به راستی
      تو شوم ترین سایه بشر
      وانسانیت فرخته شده را
      به بزرگترین بازار بردگی نفس ها
      به حجمی از نفرت پیچدی
      ورسم نمودی
      بدترین حال بشر را
      به نظم گوهریت در
      جوهری ازاندیشه که:
      امروز قلم هارا سر بریدند
      چون که بوی اومی داد
      عطر عشق در وضوی جان
      در تنها ترین تن
      در فاصله نزدیک
      به ابعاد اندیشه
      در هیهات
      در اوج عشق
      به آزادترین هنجار
      در شکوه لثارات
      قطیف ترین بیدار
      آنجا که خون قلم
      می نوازد قلاده های شیطان را
      نجمه طوسی (تینا)
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۲۱:۴۵
      هشدار جدی


      متاسفانه چند وقتی هست که در فضای مجازی مطلبی با این عنوان منتشر شده
      \\ بنی آدم اعضای یکدیگرند
      بجز خاندان سعودی که از دم خرند//

      ⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕
      متاسفانه بعضی از افراد حاضر در فضای مجازی بدون هیج تفکر و اندیشه دست به نشر اینگونه مطالب میزنند که جای بسی تاسف دارد و نه تنها به مقام خر توهین میکنند بلکه باعث میشوند تا این حیوان نجیب دچار اختلال شخصیتی و افسردگی بشود
       موسی عباسی مقدم
      دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۱۰
      درود بربانو جمیله بسیار به جا وگل گفته ای خوشحال شدم از این فرمایشات حق خندانک خندانک خندانک
      روح اله عسگری
      دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۴۳
      درود بر بانو
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      کریم لقمانی سروستانی
      سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۵۲
      سلام خانم عجم گرانقدر وبزرگوار
      سروده تان درد حقیقی دیروز بنده بوددرموردی که امروز شعرتان خواندم بیادآن افتادم وحق کشی هایی که میشودحتی با داشتن استاد رسمی ومدرک قانونی وقابل قبول .چه میشود کرد
      بسیار زیبا وبا معنا به تصویر کشیدید
      شادزی
      نیره ناصری نسب
      سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۵۸
      زندگی جنگ میان تازیانه هاست
      زمین پُر از عبرت و ویرانه هاست

      بر من خُرده مگیر که زبانم تلخ شد
      آواز تلخم فریادی بر بیگانه هاست

      خندانک خندانک خندانک خندانک

      مهدی صادقی مود
      سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۴۴
      سلام سرکار خانم عجم عزیز
      خندانک خندانک
      تعجب می کنم این شعر شما چهار روز پیش منتشر شده و من ندیدم خیلی برام عجیبه

      شعار مرگ دهیم و جهان هلاک کنیم
      به سازمانِ ملل جمله را بلاک کنیم
      به آیه آیه ی قرآن ببین عمل کردیم !
      خدا یه پست جدیدی بذار لایک کنیم

      مهدی صادقی مود خندانک
      محسن زندی
      سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۰۱
      سلام برخواهرم خانم عجم
      خانم عجم انسان ،انسان است درهرکجای دنیا باشدوزبان ودین ونژادوثروت ورنگ پوست وغیرو وغیره موجب امتیازانسانها نیست ما نه تنها حق نداریم به انسان که اشرف مخلوقات است ظلم کنیم حتی حق نداریم به سایرموجودات هم که مخلوق خداوند هستند ظلم کنیم مگراین ازفرمایشات مولاعلی نیست که می فرمایید اگردنیا رابه من بدهند ازدهان مورچه دانه رانمی گیرم
      مولاعلی بویوروبدور انسانه
      مولا علی به انسان فرموده است
      سیزی تانری زولم ائدمییون حیوانه
      شمارابه خدابه حیوانات ظلم نکنید
      آلمادیم مورچه نین آقزینان دانه
      من درطول زندگیم ازدهان مورچه دانه رانگرفتم
      مولام دییه ن نصیحدن یازارام
      ازنصایح مولا یم علی می نویسم
      پایدارباشیدخواهرعزیزم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مسعود احمدی
      سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۴۲
      نیافته ام هنوز
      دیواری
      تا سایه اش را
      تکیه دهم...
      کج
      جوش خورده است
      شهری که
      دست معمارش شکسته بود !

      مسعود احمدی .
      درودتان باد بانوی واژه ها .
      توهین را در شعر روا نمی دانم حتی برای بدترین نوع بشر . شاعر رسالتش جایگزینی عشق است بجای نفرت .
      جسارتم را ببخشید بانو
      و تاخیر هایم را بیشتر .
      منصور شاهنگیان
      چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۴۴
      درود بر بانو عجم :

      چه کار کردی کارستان ، بانو ؟

      شهری که نه ، سایتی را به هیجان کشاندی که حتما از اول فکرش را نمی کردی !!! که کار به اینجا بکشد ( به این قشنگی ) ...
      چه بحث های جالب و خواندنی و البته در فضایی سالم و متمدنانه ...
      همه عقیده ها را خواندم ، موافق و مخالف را :
      ولی تنها چیزی که دستگیرم نشد ، آگاهی از خواسته ها ، دکترین و عقاید جناب شیخ نمر بود ...
      نفهمیدم به چه جرم و گناهی اعدام شد ؟
      بعضی از موافقین ایشان را با جملات کلیشه ای انقلابی ، نامیدند و تعدادی از مخالفین هم از برتری نژادمان نسبت به اعراب ( که حتما چنین است )...
      ولی متاسفانه ، هیچکس پیام و عقیده ایشان را مطرح نکرد !!!

      اما نظرات تعدادی از یاران را در این خصوص بشنوید :

      دوست نازنینم جناب مجاهد نیا : با هر نوع اعدامی مخالف هستند ...

      آقای صادقی : با نظر جناب مجاهد موافقند ...

      آقای مسیحا عقیده دارند : شیخ نمر فریاد رسای در گلو مانده دخترانی بود که زنده بگور شدند ...

      آقای مهرابی : پرداختن به مشکلات حاد کشورمان را مهم تر از مسائل داخلی کشور های دیگر میدانند ...

      آقای فرزان مهر : عقاید جناب مهرابی را نژاد پرستانه میدانند ، هرچند بلافاصله با عزت نفس و کریمانه عذرخواهی میکنند ... و نجات بشر را در اتحاد میدانند ...

      جناب شفیعی : دعا میکنند که خداوند ما را از شر کسانی که شیعه و سنی را بجان هم میاندازند نجات دهد ...

      آقای محدثی : عقیده دارند ما قبل از اینکه ایرانی باشیم مسلمانیم و باید به مسلمان بودنمان مفتخر باشیم ...

      آقای آسمند : با توجه به شغلشان در مشهد عقیده دارند که رفتار شیوخ در مقابل نوامیس ایرانیان فاجعه آمیز است و میگویند : هیچ کشوری به اندازه اعراب به ما ظلم نکرده است ...

      و جناب اربابی : از جهل مردم مینالند ...

      آقای احمدی : رسالت شاعر را ، در جایگزین کردن عشق ، به جای نفرت می دانند ..

      آری این خلاصه ای از نظرات و عقاید تعدادی از یاران و دوستانمان نسبت به سروده ی بانو عجم میباشد که با احترام ِ به همدیگر ، بیان شد ...

      شاید در آینده من نیز عقیده خود را نسبت به هریک از گفته ها ابراز کنم ..

      شاید ... موفق و پیروز باشید ...

      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

      خندانک خندانک خندانک خندانک
      احمدرضانظری چروده
      چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۳۹
      نه مجسمه ی کوروش وداریوش وسخنان اهورامزدارا قاب بگیریم ودرسالن های پذیراییمان فقط برای مانوردادن و گرفتن ژست ویا کلاس گذاشتن جلوی چشم همدیگر بگذاریم !
      هرگز بااین سخن موافق نیستم ،کوروشی که قرآن کریم آن را می ستاید
      وآموزه های انسانی دارد واولین پرچمدار حقوق بشر است ، این برخورد شایسته ایشان وحتی بانوی واژه ها نیست . اتفاقا ژست هر ایرانی باید همین باشد .مهم دیگر به قول منطقیان اثبات شئی ای نفی ماعدا نمی کند
      ذوالقرنین خندانک /کوروش کبیر / رک لغت نامه دهخدا کوروش کبیر ذوالقرنین/وکتابهای مستقل که درباره این پیام آور صلح ودوستی نوشته اند خندانک خندانک
      نسیم (ن باران)
      چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۳۷
      عالی بود.. خندانک
      مجنون ملایری
      چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۴۹
      بانو عالی و با معنا موفق باشی
      وحید کاظمی
      پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۰۳:۴۸
      خندانک خندانک
      درود بر شما خواهرم و استادم
      خیلی عالی بود
      استفاده کردم
      قلمتان نویسا
      خندانک خندانک
      مسعود مالمیر
      پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۳۰
      سلام و عرض ادب مهربانوی فرهیخته بانو عجم گرامی لذت بردم خندانک در پناه خدا همواره بسرایید بزرگوار... خندانک خندانک
      احمد رشیدی مقدم (گمنام)
      پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۱۸
      درود فراوان به استاد ار جمند سرکار خانم عجم
      بسیار زیبا قلم زدید
      حقیر از اظهار نظر عزیزان به خصوص شعر حافظ
      که جناب مسیحا مرقوم فرمودند بسیار
      لذت بردم دست حق نگهدار
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      حسام الدین مهرابی
      پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۲۷
      جملات زیبا و تأثیر گذاری نگاشتید خواهر ارجمند
      افسوس که ظلم در جهان حاکم شده و مختص عربستان سعودی هم نیست...
      سعید چرخچی
      پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۲۸
      درود بر شما خواهر بزرگوارم
      خندانک خندانک خندانک
      مژگان روحانی
      جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۰۱
      درود عزیزم
      خیلی عالی بود دوستم خندانک خندانک خندانک خندانک
      امیدوارم دنیا خر تو خر نشه خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد علی نعمتی  (حقیر)
      جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۱۳
      سلام استاد
      بسىارزىبا نگاشتىد.خدا هم محکوم مىکنى.....
      وقتى شىطان سوارت باشد خندانک
      خندانک
      فریبا غضنفری  (آرام)
      جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۰۸
      چه دل پری خواهر قشنگم،

      درد دلتان ملموس و انزجارتان تاثیر گذار بود.....

      درودها نازنین بانو خندانک خندانک خندانک
      عباس یزدی (طوفان)
      شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۱۵
      سلام
      مرحبا بر شما و بیان خشمتان خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      معصومه عرفانی (عرفان )
      شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۳۸
      سلام خانم عجم عزیزم بسیار زیبا سرودید زنده باشید و سلامت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      هاشم   دانش مایه(دانش)
      شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۲۶
      خواهر بزرگوارم سلام
      مانند همیشه زیبا سروده اید
      هزاران آفرین بر شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      حمیدرضانادری
      شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۲۱:۰۶
      سلام خانم عجم خیلی حقشون رو کف دستشون نهاده اید.
      عباس وطن دوست
      دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۴۲
      ببخش سهراب
      ولی انگاراین روزها
      دلهاراباید شست!!
      جور دیگری باید حس کرد!!
      چشمها رابی خیال
      سالهاست که
      دیگرنمی بینند!!

      خندانک سلام خندانک

      درود بر قلم تان خواهر گلم خندانک

      الحق خوب ادا کرده اید حق مطلب را

      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

      در این دنیا که آدم نیش مار است
      برادر بدتر از صد سگ هار است

      ز فتوای شما ای شیخ احمق
      به ناحق سر حق بر سر دار است
      (عباس.و)

      خندانک ..................................درود......................... خندانک






      وحیده پوربافرانی
      دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۴۸
      درود بانو
      اندیشه ی نابتان ستودنیست
      بهره بردم
      سپاس خندانک خندانک خندانک خندانک
      محسن رودگری
      سه شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۱۱:۳۱
      درور و سلام...چقدر صادقانه سرودید خندانک خندانک خندانک
      همایون طهماسبی (شوکران)
      سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷ ۰۰:۳۳
      خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2