چهارشنبه ۱۳ فروردين
ابر تابستانی شعری از روحیا لرستانی
از دفتر شیدایی نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۳۴ شماره ثبت ۴۳۶۹۷
بازدید : ۸۴۱ | نظرات : ۳۲
|
آخرین اشعار ناب روحیا لرستانی
|
من ابر به جا مانده ای از فصل بهارم
بگذار که بر شانه ی خود سر بگذارم
گور پدر سیل و پل و شهر و.... خسارت
بگذار ببارم که ببارم که. .. ... ببارم
آرامش من دوری ام از آه نفس هاست
بیدم که دگر حوصله ی باد ندارم
در نیمه شب زلف تو با لرزش پلکت
بم بودم و از دست تو کلی گله دارم
سربازم و حالا که مرا برده ته خط. ... .
در بازی شطرنج تو تاثیر گذارم؟ ؟؟
*چشمان* خودت باز کن ای عشق. ... . که شاید
ته توی *شب مسئله * را با تو درآرم.. ..
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.