سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        مجلس ترحیم!! (طنز)

        شعری از

        کریم لقمانی سروستانی

        از دفتر s@rv نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۰۳ شماره ثبت ۴۳۶۸۹
          بازدید : ۱۱۹۸   |    نظرات : ۴۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر کریم لقمانی سروستانی

        فکربودم چه کسی آمده این صبح سحر
         دیدم ، مرده شوراست مزاحم گشته
        گفتمش ، خیرباشد حاج علی
        گفت، درمسجدده مجلس ترحیم توبرپاشده است
        زودبرخیز به آنجا برویم، هردوراه افتادیم
        همه آنجا بودند،عباس آقاعطارسرکوچه ی ما
        با کتی مشکی وتسبیح بدست
        دایی وزن دایی با خُل پسرش
        خاله بلقیس که ازچهره ی اودردتراوش میکرد
        زن عمو، وای نگوکه چه زیباشده بود
        همچو یک دخترهشتادساله
        باعصایی دردست، عینکی شیشه کلفت
        چارقدروی سرش ، مثل جِن آمده بود
        عمه جان راتوببین  ،ازگوشه ی آن چادرگلدارسیاه
        چشمش پیدا،چادرش روی زمین شخم میزد
        وعموجان باکلاه گیس وسیبیلی آویزروی لبش
        باکت وشلوارسیاه ، پُز میداد
        دایی ناصرکه موهای سرش رفته به باد
        برسرهمسر بیچاره ی خودغُرمیزد
        اشکها بودروان ، برسروسینه زنان
        واعظ ده که میدید پریشان حالند
        بیشترسوزبه خواندن میداد ،تاهمه ناله ی جانسوزتری سربدهند
        فکربودم چطوردردل اینها بودم ، غرق اندوه شدم
        وای برمن،چرا مُردم تا این همه فامیل چنین لابه کنند!!
        مرده شورگفت،فکرکردی برای توبرسربزنند؟!!
        نه پسر جان چنین نیست!
        هرکدام ازاینهاغصه ی بدبختی خودرا دارند
        یا بده کاری بانگ،یا ازدست عروس ،یادامادکه معتادشده
        یا چرا خانه ی اوشیک ترازمن باشد
        آمنه بنز سواری بکندمن پیکان...!!
        لیک اینجا ،عقده خالی بشودازدلشان
        پس خیالت راحت، ذره ای عشق تو دردلها نیست
        حلوا که رسیدشکم سیرکنند!
        لُپ لُپ قورت دهندونگویند ،پسرروحت شاد!!
        بعدآن پشت همین تورسیاهی که برسردارند
        پچ پچ وغییت وطعنه شروع میگردد
        غیبت گل دوسی ، عمه زری ،خاله مهین وُدگران
        پس بیا برگردیم وآرام بخواب درقبرخودت
        چای تونیست دراین مجلس پردوزوکلک
        s@rv
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۴۴
        سرورم استاد خوبان حضرت دوست استاد لقمانی عزیز واقعا حقیقت را گفتید دست مریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۳۳
        استادبزرگوارم............درخت عمرتان سرسبز وپر بار ان شاالله خندانک

        زیبا درقالب طنز تلخی حقیقت مرگ ورفتار نزدیکان را به تصویر کشاندید خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۰۸
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        درود استادبزرگوارم
        بسیارزیبا بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۲۷
        درود بزرگوار
        نیمایی بسیار زیبا و خوش آهنگ
        پر معنی و موثر خندانک خندانک خندانک
        فرهاد مهرابی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۳۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        سلام جناب سروستانی بزگوار
        درود بر شما
        جالب بود و بسیار زیبا
        با آرزوی سلامتی

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        شیوا پهلوان زاده
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۰۲
        باسلام خدمت برادر گرانقدرم

        و خرسندم که در این سایت فاخر نیز حضور دارید و
        میهمان صفحه ی وزینتان گشتم
        جالب، متفاوت وزیباست

        باسپاس، احترام و مهر خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        منوچهر مجاهدنیا
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۱۵
        با درود و عرض ادب جناب لقمانی بزرگوار
        احسنت و دستمریزاد
        بسیار زیبا تشبیه کرده اید
        بنده هم مطمعن هستم برای من و شما که سنی بالا داریم هیچکس در مراسم ختم مان اشکی نمی ریزد!!
        \" حلوا که رسید شکم سیر کنند\"
        در این سروده واقعیتی هایی را بیان کرده اید که پشت آن ده ها حرف نمایان است .
        در هر صورت دست تان درد نکند
        سلامت و برقرارباشید وانشااله در مراسم ختم بنده از حضوراین شخصیت هایی که نام بردید خبری نباشد همان چند قطعه شعر و زمزمه آوازی از غزل های حافظ و نوای سه تاری ما را بس...
        خندانک
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۵۳
        درود استاد با این سروده زیبا
        خندانک خندانک خندانک
        عباس یزدی (طوفان)
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۲۵
        سلام خندانک خندانک خندانک خندانک
        بسیار زیبا خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک ز عزائیل گرفتم دست نوشته
        خندانک از این رو دور ما چند سال نگشته
        خندانک بگردد مدتی ناف اروپا
        خندانک فرستد داعشی نزد فرشته خندانک
        بداهه تقدیمی استاد بزرگوارم
        عباس زارع میرک آبادی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۴۶
        سلام و درود بر استاد سروستانی عزیز
        چه زیبا و و پر از حرف سروده اید
        بسیار به دل نشست
        حظ بردم بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۴۶
        تصویر پردازی و صحنه آرایی این اثر آنقدر زیبا و حساب شده و حقیقی بود که خود را یک آن در مجلس مذکور حس کردم... جناب استاد لقمانی بی نهایت قلم دلچسب و خوش گردشی دارید. بهره بردم و آموختم ... دلنشین بود نیز... درود بر شما خندانک
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۱۰
        خنده هايم با وحشتي ترسناك قاطي شد بلواشوب شدم بي نظير و آموزنده خنده دار و تلخ آفرين استاد خندانک
        رحیم نیکوفر   ( آیمان )
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۳۹
        سلامت باشید استاد
        سروده ای بسیار زیبا بود
        دستمریزاد
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۵۱
        درود به شما
        خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۵۷
        خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما استاد
        انشالله سايتون حالا حالا ها بالاي سر ما باشه و نظارت كنيد بر كار ما جوونت
        سلامت باشيد و سربلند
        صفیه پاپی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۰۳
        .............................. خندانک خندانک خندانک ............................
        درود استاد بزرگوارم خندانک خندانک
        عاااالی بود خندانک خندانک خندانک خندانک
        ............................ خندانک خندانک خندانک .............................
        راننده کامیونی وارد رستوران شد . دقایقی پس از این که او شروع به غذا خوردن کرد ، سه جوان موتور سیکلت سوار هم به رستوران آمدند و یک راست به سراغ میز راننده کامیون رفتند . بعد از چند دقیقه پچ پچ کردن ، اولی سیگارش را در استکان چای راننده خاموش کرد . راننده به او چیزی نگفت .
        دومی شیشه نوشابه را روی سر راننده خالی کرد و باز هم راننده سکوت کرد .
        وقتی راننده بلند شد تا صورتحساب رستوران را پرداخت کند ، نفر سوم به پشت او پا زد و راننده محکم به زمین خورد ، ولی باز هم ساکت ماند .
        دقایقی بعد از خروج راننده از رستوران یکی از جوان ها به صاحب رستوران گفت : چه آدم بی خاصیتی بود ، نه غذا خوردن بلد بود ، نه حرف زدن و نه دعوا !
        رستورانچی جواب داد : از همه بد تر رانندگی بلد نبود ، چون وقتی داشت می رفت دنده عقب ، 3 تا موتور نازنین را له کرد و رفت !!!
        مهدی صادقی مود
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۱۴
        خندانک خندانک
        درود برشما
        خیلی هم قشنگ
        خندانک
        نادر ابراهیمیان
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۱۶
        درود استاد زیباست
        امید مرادی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۴۸
        بسیار بسیار لذتبخش و جذاب بود ...درودها ی فراوان خندانک
        نجمه طوسی (تینا)
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۲۱:۱۶
        سلام بر شاعر گرامی
        زیبا و خواندنی بود .
        دست مریزاد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۵۳
        زیبا بود و لذت بردم
        ممنون از شما خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۳۶
        عالی بود استاد خندانک
        طنز ولی واقعیتی در پنهان
        پایدار بمانید و سرافراز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        منصور شاهنگیان
        يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۳۷

        با درود :

        بسیار واقعی و حقیقی ...

        بسیار شیوا و خواندنی ...

        دستمریزاد استاد ...
        فریبا غضنفری  (آرام)
        يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۲۴
        بسیار جالب بود و خواندنی هرچند با تفکر این شعر توافقی ندارم.

        مهر آدم ها رو زیر سوال نبریم قشنگ تره، حتا اگه به درد خودشون باشه که نیست....‌ کسی تا قلبش درد نگیره، جگرش نسوزه اشک نمی ریزه .
        امیدوارم عمر طولانی داشته باشید و ما هم از قلمتان به فیض برسیم
        مانا باشید خندانک خندانک خندانک
        محمد رحیم کاظمی
        دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۲۸
        سلام شاعر
        دستتان درد نکنه
        عالیست خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8