سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        طاق باز

        شعری از

        الهه نصیری زاده (وفا)

        از دفتر عاشقانه ها نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ ۰۱:۵۰ شماره ثبت ۴۳۶۸۰
          بازدید : ۶۹۰   |    نظرات : ۳۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر الهه نصیری زاده (وفا)
        آخرین اشعار ناب الهه نصیری زاده (وفا)

        ساعت هاست
        مقابل چشمانم
        با خودت خلوت کرده ای و
        "طاق باز" کتاب می خوانی...

        مگر خودِ تو
        همیشه به من نمی گویی ؛

        " بانو
        حرف هایت ، داستان هزار ویک شب است و
        چشم هایت ، دیوانی لبریز از شعر"

        می شود ؟
        می شود "طاق باز" مرا بخوانی ؟؟
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۵۵
        حضرت دوست بانوی هنرمند و سلطان احساس های زیبا سرودید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۳۶
        درود بانو
        بسیار زیباست خندانک خندانک خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۴۵
        عاشقی با صبوری دو همسایه اند که همیشه با هم نمی سازند. صبری که عاشق ندارد به جان شعرش نفوذ کرده . ئعده معشوق را یاد آور می شود . ... زیبا بود و شیرین ... درود بر شما خندانک
        فرهاد مهرابی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۵۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        سلام بانو نصیری بزگوار
        درود بر شما
        زیبا سرودید

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۱۵
        خندانک خندانک خندانک
        عباس زارع میرک آبادی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۵۲
        سلام و عرض ادب
        شیوا و شیر ین سروده اید
        آفرین بر شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۴۸
        عمیشه معصوم و زلال مینویسید
        ممنون خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        رحیم نیکوفر   ( آیمان )
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۰۲
        درود بر شما خواهر گرامی
        لطیف وشیرین
        وبه قول جناب شفیعی زلال و معصوم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۱۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما
        بسيار عالي بود خواهرم
        مرحبا
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۱۸
        .............................. خندانک خندانک خندانک ............................
        درود بانو خندانک خندانک خندانک
        زیبااا بود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ............................ خندانک خندانک خندانک .............................
        راننده کامیونی وارد رستوران شد . دقایقی پس از این که او شروع به غذا خوردن کرد ، سه جوان موتور سیکلت سوار هم به رستوران آمدند و یک راست به سراغ میز راننده کامیون رفتند . بعد از چند دقیقه پچ پچ کردن ، اولی سیگارش را در استکان چای راننده خاموش کرد . راننده به او چیزی نگفت .
        دومی شیشه نوشابه را روی سر راننده خالی کرد و باز هم راننده سکوت کرد .
        وقتی راننده بلند شد تا صورتحساب رستوران را پرداخت کند ، نفر سوم به پشت او پا زد و راننده محکم به زمین خورد ، ولی باز هم ساکت ماند .
        دقایقی بعد از خروج راننده از رستوران یکی از جوان ها به صاحب رستوران گفت : چه آدم بی خاصیتی بود ، نه غذا خوردن بلد بود ، نه حرف زدن و نه دعوا !
        رستورانچی جواب داد : از همه بد تر رانندگی بلد نبود ، چون وقتی داشت می رفت دنده عقب ، 3 تا موتور نازنین را له کرد و رفت !!!
        مهدی صادقی مود
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۲۷
        خندانک خندانک خندانک
        درود برشما
        زیبا جالب حرف دار و ...
        لذت بردم
        احسنت برشما
        خندانک
        امید مرادی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۰۱
        زیبابود ...سپیدی زیبا خندانک
        مسيحا الهیاری
        يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۱۵
        تو خود الهه شعر و معرفتي بايد تو را خواند ..

        زيبا بوددددددددددد خندانک خندانک خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6