چهارشنبه ۷ آذر
|
دفاتر شعر محسن ملک زاده(رهگذر)
آخرین اشعار ناب محسن ملک زاده(رهگذر)
|
بین قلبم تا غمت فاصله تعیین کردم
من،سقوطم را به غم یک تنه تحسین کردم
مثل پاییزم که رقصید ولی بعدِ بهار
هر گلی را بعد او در سینه تدفین کردم
هر غروبی تا دو دلداده به هم می بینم
اشک ریزانْ نظر بر سَرِ پایین کردم
فرشِ کرمانی! تو را طرحِ قجر بافتمت
رج زدم چشمی که بد از کاسه بدبین کردم
عاشقت هستم و هرگز خبرت نیست که من
عشق را جز بر خدا،بعدِ تو نفرین کردم
هر قطاری تا گذر کرد دلم می لرزید
رفتنت را من به هر آینه تلقین کردم
مادرم تاب نیاورد غمِ فرزندش را...
خاکِ مادر را چو ابرْ هر شبه نمگین کردم
بویِ مویت می دهد شانه ی انگشتان من
فالِ حافظ را به بویت غرقِ نسرین کردم
آنقَدَر یوسف ترم کز همه گمگشته تران
کنج چاهی دل به یک حادثه تضمین کردم.
م.م،رهگذر
شیراز
شب یلدا
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار محسوس بود این غم عشق
دروووووود