دوشنبه ۳ دی
حسرت شعری از رضا حیدری نیا
از دفتر شعرناب نوع شعر
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۰ ۱۱:۲۵ شماره ثبت ۴۲۷۶
بازدید : ۱۲۲۳ | نظرات : ۲۹
|
آخرین اشعار ناب رضا حیدری نیا
|
ساقی آن لحظه که مست از می نابم میکرد کاش میگفت که آن جرعه خرابم میکرد
جای آنی که بریزد می ِ نابش در جام از در ِ میکده اش کاش جوابم میکرد
اگر اصرار من ِ دلشده بر مستی بود پند میداد ز مستی و عتابم میکرد
کاش آن چشم که ما را به ره ِ عشق کشید رحم بر رونق ایام شبابم میکرد
من نه با میل خود اندر ره کوی تو شدم دل ِ دیوانه در این راه شتابم میکرد
دل دیوانه ی ناباب رفیقم چو عدو مستی ام دیده و تعارف به شرابم میکرد
روی آن ماه چو دیدم ، دلم از دست برفت شوق وصلش همه شب در تب و تابم میکرد
کاش پیری که مرا گفت به کس دل مسپار حجت آورده و رندانه مُجابم میکرد
یا که این شعله که بر جان و دل انداخت و رفت کاش میسوخت دل و یکسره آبم میکرد
گر در این دشت دل از تشنگی اش جان میداد به که اینگونه مرا محو ِ سرابم میکرد
من چگویم ز کرم ورزی ِ آن لطف عظیم که چو دلباختم اینگونه خطابم میکرد
که مجو جز ره ِ دلدار و مرو جز ره ِ عشق صحبت از خویش چو شد نهی ِ نقابم میکرد
باز میگفت رضا را که در آ در ره عشق وین غنیمت که دگر باره حسابم میکرد
سروده شده در پاییز 1378
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.