تبعیدی

تا به کی بی تو به هر فاصله تبعید شوم

یا که هر دم به تب خاطره تهدید شوم

بس که دل دیده جفا در ره عشقت به خدا

قدمی حوصله کن مرجع تقلید شوم

بغض یک کوچه ی بن بست حوالی تو ام

به نسیم نفست یک سره تمدید شوم

نفسی هست اگر از شب دیدار شماست

به تمنای تو هر مرتبه تجدید شوم

از تو هر لحظه نوشتم غزلی از سر شوق

حق من نیست که در خاتمه تمجید شوم

بر الفبای غزل بار اضافی شده ام

در سرم نیست دگر باره که تشدید شوم

غزلم گرچه که مقبول بیفتد همه جا

طمعم بود به چشمان تو تایید شوم

ای که تقویم دلم بی تو خزانی ابدی

تو قدم رنجه کنی شب نشده عید شوم

بیت آخر فعلاتن فعلاتن فعلن

تا به کی بی تو به هر فاصله تبعید شوم ؟!


شاعر : مرتضی (اشکان) درویشی