سه شنبه ۶ آذر
دشمنیِ آنچنانی شعری از محمد مهرزاد م مهربان
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۰ شهريور ۱۳۹۴ ۱۴:۴۰ شماره ثبت ۴۰۴۸۰
بازدید : ۲۰۳ | نظرات : ۱۳
|
دفاتر شعر محمد مهرزاد م مهربان
آخرین اشعار ناب محمد مهرزاد م مهربان
|
بی وفا با من چرا نامهربانی می کنی؟
بهر نابودی من با غم تبانی می کنی؟
یار محبوب! چرا از من جدا گردیده ای؟
رفته و با دشمن من همزبانی می کنی؟
دوستیّ اینچنینی ات مگر عیبش چه بود؟
از چه با من دشمنیّ آنچنانی می کنی؟
من که با یکبار اخمت هم به مرگم راضی ام
از چه این رفتار را تا می توانی می کنی
ای که با پا می کشی پیش و به ید پس میزنی
با زبان بی زبانی هم زبانی می کنی
شد جوانی ام به راه عشق تو سر، بی وفا
از چه بی میلی به این قدِ کمانی می کنی؟
تا توانستم خودم را پیر عشقت کرده ام
لیک می بینم که تو تازه جوانی می کنی
هرچه گفتم هرچه کردم با صداقت بود لیک
کذب انگاری و دایم بدگمانی می کنی
کینه توزی با منِ بشکسته دل را آشکار
عشق بازی با رقیبان را نهانی می کنی
با همه بی مهری ات هرشب بگویم با خدا
شاکرم یارب که با او مهربانی می کنی~~~
#محمدمهرزاد- م.مهربان
بامداد پنجشنبه ۹۴/۶/۱۹
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.