سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 22 فروردين 1404
    13 شوال 1446
      Friday 11 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

        جمعه ۲۲ فروردين

        ﻗﺸﻨﮓ ﻧﻴﺴﺖ....

        شعری از

        فردوس اعظم

        از دفتر يك بغل غزل نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۰ شهريور ۱۳۹۴ ۱۰:۳۲ شماره ثبت ۴۰۴۷۶
          بازدید : ۷۳۱   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        ﺳﻮﮔﻨﺪ هرزمان ﻟﺐ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﻗﺸﻨﮓ ﻧﻴﺴﺖ
        دلتنگ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻗﺸﻨﮓ ﻧﻴﺴﺖ 

        ﻣﻬﺘﺎﺏ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﯽ ﮐﻨﺪ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﭘﻨﺠﺭﻩ 
        سر تابه پای ماه ﺷﺒﺴﺘﺎﻥ ﻗﺸﻨﮓ ﻧﻴﺴﺖ

        ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺍﻡ ﺑﻮﺳﻪ ﻣﻴﺰﻧﺪ

        بامن بخوان ترانه ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻗﺸﻨﮓ ﻧﻴﺴﺖ

        ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﭼﮑﺎﻣﻪ ی ﺑﺎﺭﺍﻥ ﮔﺮﻳﺴﺘﻢ
        دیدم ﻧﮕﺎﻩ ﺍﺩﻡ ﮔﺮﻳﺎﻥ ﻗﺸﻨﮓ ﻧﻴﺴﺖ

        ﻣﺎﺩﺭ ﺧﺪﺍ ﮔﻮﺍﻩ ﮐﻪ ﺑﻴﺰﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ
        ﻟﻌﻨﺖ ﺑﻪ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻗﺸﻨﮓ ﻧﻴﺴﺖ

        ﻣﻦ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ و ﺷﻤﺎ ﺩر ﻓﺮﺍﻕ ﻣﻦ
        ﺍﻳنهم ﻗﺸﻨﮓ ﻧﻴﺴﺖ وآنهم ﻗﺸﻨﮓ ﻧﻴﺴﺖ

        ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﭘﺸﺖ ﻣﻴﻠﻪ ی ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻧﺸﺴﺘﻪ ای
        ﺩﻧﻴﺎ به قدر یک نی نالاﻥ ﻗﺸﻨﮓ ﻧﻴﺴﺖ
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        حسین شفیعی بيدگلی
        جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۹:۵۴
        درودها استاد بزرگوار و عزيز..................

        بسيار زيبا و پر تامل سرودي.............................

        شكو ه تان جاودان.......................................

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد یزدانی
        جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵ ۲۰:۵۳
        درودتان شاعر گرانقدر فردوس اعظم
        بسیار زیبا سروده اید
        آفرین به دقت نظر دوستان
        ای کاش ویرایش را در متن اصلی انجام دهید
        ﻫﻢ ﺍﻳﻦ ﻗﺸﻨﮓ ﻧﻴﺴﺖ و ﻫﻢ آﻥ ﻗﺸﻨﮓ ﻧﻴﺴﺖ
        سپاس خندانک خندانک
        مجتبی شهنی
        يکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۹ ۲۳:۴۳
        درود خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        سید مرتضی سیدی

        زان یار دلنوازم شکری ست با شکایت ااا گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت اااااااااااااا عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ ااا قرآن زبر بخوانی با چارده روایت
        طاهره بختیاری

        تو آموختی و حالا نیز درسهایت را به دیگران آموز
        سید مرتضی سیدی

        معلمت همه شوخی و دلبری آموخت جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت غلام آن لب ضحاک و چشم فتانم که کید سحر به ضحاک و سامری آموخت تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین به چین زلف تو آید به بتگری آموخت هزار بلبلِ دستانسرای عاشق را بباید از تو سخن گفتنِ دری آموخت برفت رونق بازار آفتاب و قمر از آن که ره به دکان تو مشتری آموخت همه قبیله من عالمان دین بودند مرا معلم عشق تو شاعری آموخت مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت
        شاهزاده خانوم

        دل های ما به صحن حرم خوش نمی شود ااا ما هم چنان کبوتر بی آشیانه ایم
        محمد حسنی

        م گفته ها را شنیدیم ناگفته ها را در بغضی فرو بردیم دیدیم رسیدن ز گفته ها نمی آید

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1