يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر مهدی یوسفی نژاد( لولی وش)
آخرین اشعار ناب مهدی یوسفی نژاد( لولی وش)
|
به سرایدار خانه مان سپرده ام کفشهای کوچه که جفت شد گوش به زنگ ِ نگاهی دور دست بماند و نشانی ساده ام را به بند ِ رخت ِ حیاط بیاویزد ! گفته ام لب ِ پنجره که بخارد کسی نشانی ام را از آستین ِ همیشه خیسم خواهد گرفت !
می بینی بانو ! آمده ای و ُ من هنوز برایت نشانی می گذرام ! هنوز ته مانده ی خیس ِ آستین ِ انتظار را به بند بند ِ شعر گیره می بندم ، چرا که تو چنان آمده ای که انگار نیستی ! نزدیک تر از چشمی و دور تر از آسمان آه ...... خورشیدک ِ من !!!
حالا که نزدیکی و دور حیرتم آنقدر شاعر شده است که سرگیجه ی آفتابگردان را برای لفظ ِ سرد ِ باغچه توجیه ِ شاعرانه بیاورد !
اصلا بگذار پچ ِ پچ ِ کلاغان حیاط هم گیج ترم کنند ! شاعرترم ! غریبانه تر از ریزه ی رویا ! من به همین بغض ِ تشنه ای که با تو .... بی تو افطار می شود دلخوشم بانو !!
م.ی لولی وش
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.