سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        قنوت آخر

        شعری از

        زهرا قمری فتیده

        از دفتر مستی از جرعه ای شعر نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۰ تير ۱۳۹۴ ۰۹:۱۲ شماره ثبت ۳۸۶۷۱
          بازدید : ۶۴۸   |    نظرات : ۷۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر زهرا قمری فتیده

        فصل فصل وصل شد،اما چه سود؟
        کاش می شد باز با یادت سرود
        روزهایم بی تو شب شد ،تار تار
        برف بارید و نشد فصلم بهار
        بی تو تهران، شهر سرشار از عدم
        بال بسته کفتری دور از حرم
        سال های زندگانی می روند
        برگ ها هم ارغوانی می شوند
        فصل بوی دردناکی می دهد
        بوی خون و مرگ پاکی می دهد
        شهر،شهر غمزده ،شهر سکوت
        دست ها خشکیده در اوج قنوت
        عنکبوتانی تنیده در نگاه
        چهره ها دلخواه در اوج گناه
        آدمک ها صورتک هایی عفن
        ماهیانی مرده در لای و لجن
        شهر شهر فقر، شهر بی کسی
        دیده ها جولانگه دلواپسی
        سال ،سال درد سال انتظار
        روزهای مرگزای بی بهار
        خنده ها کم رنگ شد ،کم رنگ تر
        بر کلاغان هم قفس شد تنگ تر
        چنگ کفتاران به مرغان تیزتر
        دامن پاک عدالت نیز،تر
        شهر ،شهر غمزده ،شهر سکوت
        دست ها خشکیده در اوج قنوت
        شهر پر از بوی زُخم اسکناس
        شاپرکها،سوگوار مرگ یاس
        التیام درد ،مرهم های سبز
        می شکوفد غنچه ی غم های سبز
        فصل ،فصل زندگی ،فصل عبور
        فصل اشک اسکلت های صبور
        شهر، سرشار از توهم، از عذاب
        تشنگان مرده ازوهم سراب
        عشق ها رنگی، پر از ترس گریز
        مولوی و شاعرک ها در ستیز
        زن ؛مترسک واره ای در اوج ناز
        نشئه ریز دست های بی نیاز
        قرن ،قرن قدرت تابوت ها
        قرن احیا گشتن ماموت ها
        مردمی خو کرده با قانون جبر
        سوگوار انقراض نسل ببر
        سینه ها آکنده از بوی رطیل
        فصل مرگ والنهاران،قرن لیل
        شاعران هم جاشوان اشک و آه
        آشنای واژه های بی پناه

        زمستان 1373-تهران
         
        "زهرا قمری فتیده"
        ۱۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0