دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر مرتضی درویشی ( اشکان)
آخرین اشعار ناب مرتضی درویشی ( اشکان)
|
با نگاه شرقی ات یک شهر شاعر می شود
مجمع دیوانگان در دیر دایر می شود
خلقت چشمان تو از بهترین اعجاز بود
بی ذوق آنکه با چنین اعجاز کافر می شود
بی جهت لبخند تو اینگونه طراحی نشد
هرکه لبخند تو دید بی شک مسافر می شود
اینکه در راس امور تو بمانم بهتر است
این چنین توفیق دیدار تو صادر می شود
نیمه شب ماه منی بر آسمان شهر من
از حسادت ماه هم آزرده خاطر می شود
گفته ای وقت غروب از قیطران رد می شوی
بی خبر جایی برو سدمعابر می شود
از نگاه شرقی ات یک چشمه می گویم فقط
دیدن تو بی وضو با دین مغایر می شود
نادرم همتای تو از کشته ها پشته نساخت
یک کرشمه می کنی صد هند نادر می شود
نجمه خوب گفتی و دیر افتاد گیرایی من
غم که می آید در و دیوار شاعر می شود
شاعر : مرتضی (اشکان) درویشی
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.