يکشنبه ۲ دی
گله مند از گله هااااا شعری از روحیا لرستانی
از دفتر شیدایی نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۴ ۲۱:۰۱ شماره ثبت ۳۷۲۶۷
بازدید : ۶۸۶ | نظرات : ۳۷
|
آخرین اشعار ناب روحیا لرستانی
|
کل کل و همهمه و ولوله و هلهله ها
گله ها کردی و من هم گله ها از گله ها
وصلت " خرمن " و "آتش " به من آموخته است....
حکمتی داشته بین " من" و " تو" فاصله ها
طعنه ی " رعشه " به " مردان قدیمی" نزنید
"ارگ بم " خاطره دارد ز شب " زلزله ها"
آخرین پله ی منبر غم عاشق شدن است
شیخ می خواهد و بگذشتن از این مرحله ها
فلسفه طرح قشنگی ست ولی رویایی است...
عشق هر گز نرسد دست شما فاضله ها
تن شان گرچه ظریف است ولی باور کن
کمری می شکند داغ همین راحله ها
قبل چشمان شما بوسه زنم بر لب تان
" واجباتی ست که افتاده پس نافله ها"
راه کج کردن این قافله بی معنا نیست
یوسفی مانده به امید همین قافله ها
********************************
گره ی بخت من افتاده به کار گل سرخ
که چنین کرده خزان قصد شکار گل سرخ
بازی مرتبه ها نیست میان من و تو
خارم و با همه پستی شده یار گل سرخ
روسری دور و بر زلف گلستان نکشید
تا که پروانه نشیند به کنار گل سرخ
رسم ما نیست که از دلهره ی چیدن گل
کودکی گریه کند پشت حصار گل سرخ
ماندنم بر سر قبر تو شبیه است به این....
بوته خاری بنشیند به مزار گل سرخ
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.