يکشنبه ۲ دی
بهشتی قبل از برزخ... شعری از آزیتا احمدی
از دفتر دلنوشته( شعرآذین) نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۱۷:۵۴ شماره ثبت ۳۶۹۷۱
بازدید : ۴۶۵ | نظرات : ۳۸
|
آخرین اشعار ناب آزیتا احمدی
|
کاش نسیم سحر
درمان هر ناتوان بود
ریاضت روح جوان
شرط امتحان بود
.
کاش دم وبازدم ها
به زندگی، نزدیک تر بود
پیچ دالان زبان کم و
قدری رک تر بود
.
کاش رقاص، لوندی را
بِه از تکنیک از بر بود
ورنه قانون هم بی مهر
مایه ی درد سر بود
.
کاش وصل هر جان ِجانانی را،
سوپاپی بود
بعداز هرآزمون طاقت فرسا،
هیپ هاپی بود
.
کاش پیمانه ی عقل نه در چل ،
در ده کامل بود
نه رنج وتنهایی،بلکه جان را عشق،
حامل بود
.
کاش زر سیاه
گنجینه ی کل جهان بود
شَرّ وانزوا نه،
مهروشادی ارمغان بود
.
کاش نه برقی وبُرج وزرقی،
عصر حجر بود
به چشم تبر،یکسان همه از،
خشک و تر بود
.
کاش نهرگوارای عسل اینجا ،
روان بود
قبل برزخ بهشتی درخورِ
همگان بود.
********************************
شادمانیتان آرزوست
سپاس که می خوانید.
آ.ا فروردین 94
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.