جمعه ۳۰ آذر
خلق آدم شعری از صادق عماری
از دفتر پند و داستان نوع شعر بحر طویل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۳ ۰۷:۵۷ شماره ثبت ۳۵۱۸۷
بازدید : ۱۱۰۴ | نظرات : ۵۵
|
آخرین اشعار ناب صادق عماری
|
دفتر پند و داستان
در بحر طویل
خلق آدم
- آن زمانی که خدای متعالم ز خلافت سخنی گفت یکی را بگزیند و لذا قرعه که افتاد به من ، از همه خلقت و خلایق نه تحمل کنم این سخت سمت را که پر از مشکل و سنگین ، کمرم خم شد و از بودِ بلایا.
- ما تو را حمد کنیم و همه تسبیح نمائیم ، ملایک به خدا پیشنهادی بنمودند نیازی به چنین کار نباشد و ضرورت نه بوَد بار دگر خلق شبیهش بنمائی که چنین آدمِ مفسد و پر از فخر و تکبر و خطرناک به دنیا شود اصلا.
- پاسخ حق به ملایک که من از سرِّ وجودش خبری دارم و آگاه ، بدانید که داند همه چیزی که ندانید، و گر نیست، بگوئید ز نام و ز نشان ها ، همه گفتند که ما آنچه که دانیم همان چیز که آموخته ایم از تو خدایا.
- پرسش از من بنمود او و در آن لحظه مباهات نمودم همه را گفتم و فرمود خدایم که شما هیچ ندانید چه قدرت ز من او یا که به روحش بدمیدم و چه اسرار نهفته که به او دادم و این هم ز خودش نیست ز من هست سراپا.
- این چنین شد همه راضی سرِ تسلیم نهادند به سجده مگر آن جن که به ابلیس مسما نه سجودی بنمود او که ز آتش بوَد و من ز گلم سجده نباید بکند گفت به او رب تو تکبر بنمودی و لذا لعنت من بر تو گوارا.
- مهلتی خواست، خدا هم به سخا داد به او ، تا همه ی ما ، به جز آن مخلص و عابد ، ز خدا دور کند گمره و کافر، و بگوید که من از آدمِ دانا به مراتب صفتم بهتر و پربار، به مقصود رسید او ، به خیالش که از این کار سزاوار بلندا.
- در نتیجه من اگر طاعت خالق بکنم ، صبر کنم ، آدم خوبی بشوم ، کج نروم ، وعده ی خالق برسد ، وارد جنت که شدم ، دست شیاطین و بدی از سر من کم بنماید ، به تبع حرف خدایم به تحقق برسد نام خلیفه به درستی بشوم باز پذیرا.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.