يکشنبه ۴ آذر
|
دفاتر شعر قاسم پیرنظر سلیم
آخرین اشعار ناب قاسم پیرنظر سلیم
|
دوبیتی
در شهر دلم باب ، این ضرب المثل است
عشق آتش بی دود ....، ز روز ازَل است
خشنود منم کزهمه عـــــــــــــالم ؛ تو مَنی
هر جام که در دست تو باشد ، عسل است
1
بگریستی ، از غُصّه نهـــــانم همه سوخت
باترکش بُغض ات استُـخــوانم همه سوخت
دل سوخت زبان سوخت ودهان سوخت ، آه
تن ماند غریبانه ......؛ رَوانـم همه سوخت
2
نکوب ای از اَزَل زندانی ......؛ ای دل
که جُرم ات را خودت میدانی ... ای دل
قرارت را که من ........؛ صادر نکردم
چرا دائـم رجز می خوانی ......؛ ای دل
3
نوشته هــای قنشنگت سرم بـشوق انـداخت
ضمیر له شده ام را دوبــــاره ذوق انداخت
به محض آنکه بخود آمـــــــدم دلــــم لرزید
مرا به یاد تـو و ، لحظه ای شلوغ انداخت
4
برای از تو سرودن بهانه دستم نیست
بیا بخوابم اگر.......؛ طالب سرودنمی
من غیر تو به کسی دل نداده ام ؛ امــّا
تو در غــیاب من عشق رقیب کودنمی
5
پیرنظر " سلیم "
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.