پنجشنبه ۲۴ آبان
مجنون دیروز مجنون امروز شعری از عباس یزدی (طوفان)
از دفتر شعرناب نوع شعر
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۰ ۰۸:۰۹ شماره ثبت ۳۴۶۷
بازدید : ۹۵۹ | نظرات : ۲۲
|
دفاتر شعر عباس یزدی (طوفان)
آخرین اشعار ناب عباس یزدی (طوفان)
|
از دستهایش امروز مجنون تفنگ جدا شد در سر هوای شیطان ، او دشمن خدا شد
هنگام جنگ دادیــم گر صــدهزار مجنون سرتا سر وطن شد دل بیـــقرار مجنون
مجنون ما که روزی با جبهه ها عجین بود درگوشه ای ز مجنون مجنون بروی مین بود
شد آسـمان ایران از جبـــهه هــا پر اختر چشمی به حلقه در چشم دگر ز خون تر
لیلا سئوالش اینست ، مجنون کجاست اکنون گویا شهــــید گشته در قایقی به مجنون
جانباز گشته مجنون ، ویلچر گرفته لیلا مجنون این زمانه دارد سه چهار تا ویلا
مجنون که خون پاکش آب حیات دین شد امروز سر خیابان الاف و در کمین شد
مجنون که روزگاری آزاده بود و در بند تو ماکسیما با یک سگ گشت میزنه تو دربند
مجنون آن زمانه بی سر کنار کرخه لیلا در این زمانه در کوچه در با دوچرخه
در آن زمانه لیلا با جبهه ها عجین شد در این زمانه او را چادر لباس جین شد
آن مقنعه و چادر جایش فکل در آمد لیلا به قول دشمن از املی در آمد
گوشواره و گلو بند !؟ مجنون که شرم ندارد با خط چشم و ابرو از هرزه کم ندارد
جای شهید دیگر نام رپ است به دیوار آنها به جبهه رفتند اینها شدند طلبکار
با خون و چنگ و دندان دشمن زخانه راندیم اما به ماهــواره در خانه اش کشاندیم
مجنون ز بهر لیلا حرفی قشنگ دارد دیگر زمان عیش است کی؟ حال جنگ دارد
چند بیت از این سروده (توفان) بپا نموده دلها به لرزه آمد طاقت به سر رسیده
مجنون به دستهایش باز هم تفنگ دارد از بهر حفظ قرآن هدیه فشنگ دارد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.