سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        خواب حلزون ها

        شعری از

        محسن مهرپرور ( م مهر)

        از دفتر شعرناب نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۰ ۰۰:۳۹ شماره ثبت ۳۴۵۵
          بازدید : ۹۶۳   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محسن مهرپرور ( م مهر)


        در رطوبت چشمهايم
        ساعت زنگ زد
        در آن حس شرجي رخوتناکی كه چرم  كفشمهايم را  جلا داده بود
        وقتي  يخ  صخره ها آب شد
        و گله ي  لاكپشت ها  رمید
        له شدم در سيل  بي حوصلگي  زمان

        دیر کردی ؟
        كجاست آن حرفها كه بايد گفته شوند ؟
        مگر فاصله ي ما يك قدم بيشتر است
        كه پيدا نميشويم در هم

        تو نشستي بر نيمكتِ  تكرار
        کیفت را وارسی کردی
        چیزی نداشتی برای گفتن
        من يادِ ديگري افتادم
        خسته شدم
        پارك پر شد از من هاي نشسته
        همه با زندگي جمله ميساختند

        غروب شد
        من  ياد غروبِ  ديگري افتادم
        كه  رد حلزونی  مانده بود بَر برگ سبزِ زندگي
        من آنجا نبودم  تا ببينم
        چقدر طول كشيده رفتنم از برگي به برگ ديگر

        كِش آمده بودم
        آنقدر كه ديگر قافيه  براي غزل  نبود
        کلید را زدم
        قانون تاریک شد
        يغه ي سپيدم باز شد
        در جیب شلوارم چند کلمه داشتم  :
        گرم  شده ؟
        بله گرم شده .

        خط  اتو شکست
        آه ...
        نميخواهم يكباره در عريانيت باطل شوم
        آه...
        از ارتفاع ميترسم
        ولي وقتي در اوج توام
        نترس ميشوم
        خورشيد ميخواهي يا ماه
        اينجا ستاره هم هست
        آه ...

        برگ میلرزید
        من لیز بودم
        در خلسه ی زمان  معلق شدیم

        ساعت زنگ زد
         لعنت
        لعنت از دهاني كه بي موقع باز شود
        بي محل خواندی
        دوباره لاکپشتی سقوط کرد



        م مهر


        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        Guest

        ،

        نازنین ازیدهاک

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5