چهارشنبه ۲۸ آذر
از درد سخن گفتن و از درد شنیدن شعری از طارق خراسانی
از دفتر مخمس نوع شعر مسمط
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۳ ۰۸:۳۰ شماره ثبت ۳۴۵۲۶
بازدید : ۱۲۶۷ | نظرات : ۴۴
|
آخرین اشعار ناب طارق خراسانی
|
رفتی و ز غم سینه ی من گرده ی گردی ست
بازآی و ببین نادم این جمع، چه فردی ست؟
دل؟ وای ز دل، واله و دیوانه ی وَردی ست
بازآی كه چون برگ خزانم، رُخِ زردی ست
با یاد تو، دمسازِ دلِ من دَمِ سردی ست
بگذشت جوانمردی و این دوره به بازی ست!!
آخر ز سر صدق چه کس را به نمازی ست؟
این سینه ی من دُرجِ غم و مخزن رازی ست
گر رو به تو آوردهام از روی نیازی ست
ور دردسری میدهمت، از سَرِ دردی ست
جز غم نبود ماحضرِ عشق درین دشت
کی بی خبرم از خطر عشق دراین دشت
باید که بیابم گهر عشق در این دشت
از راهروانِ سفرِ عشق درین دشت
گلگونه سرشكی ست اگر راهنوردى ست
از عشق بپرسید، توانم که از آن گفت
در پرده چرا؟ باد که بی پرده عیان گفت
«خاموش به نادان» که مرا جانِ جهان گفت
در عرصه ی اندیشه من با كه توان گفت
سرگشته چه فریادی و خونین چه نبردى ست
ما را نبود هیچ که غمخوار به جز درد
در روز غمم نیست خریدار به جز درد
پیدا نشود محرم اسرار به جزدرد
غمخوار به جز درد و؟! وفادار، به جز درد؟!
جز درد كه دانست كه این مرد چه مردی ست؟!
از درد بگو، خوب بود درد شنیدن
دردت همه نازت نخریدن...؟!!
آن درد بود یا جگرِ خلق جویدن؟!![1]
از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد ندانی كه چه دردی ست ؟!!
با تو محنی نیست بهشت است که گلخن
بی روی تو سرگشته ی هر کویم و برزن
صبر است مرا، امر تو این:« باش فروتن»
چون جامِ شفق موج زند خون به دل من
با این همه، دور از تو مرا چهره ی زردی ست
با تشکر از حضرت استاد اقتداری
[1]. اشاره به عمل شنیع یک فرد سلفی که جگر سرباز شهید سوری را از سینه در آورد و خورد
مخمس با تضمین از غزل زنده یاد استاد مهرداد اوستا(زاده ۲۰ بهمن ۱۳۰۸ بروجرد - مرگ: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۰ تهران)
به احترام زنده یاد حضرت اوستا که 20 بهمن روز میلادش بود تاریخ سرایش مخمس را 20 بهمن 1393 رقم زده ام.
ضمنن از دوستان همراه و صاحبدل تمنا می کنم برای سلامتی حضرت آصف بزرگوار دعا بفرمایند.
«اللَّهُمَّ اشْفِها بِشِفَائِکَ وَ دَاوِها بِدَوَائِکَ وَ عَافِها بِعَافیَتِک»
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.