دوباره سرزمين دل بهاري تازه خواهد يافت
پس از تشويش پی در پی قراري تازه خواهد يافت
به زیر بال و پر سر را نبر ای طبع خاموشم
كه روزی بلبل تو لاله زاري تازه خواهد يافت
چقدر این روزگار از بیخ نامرد است، بی جرمی
براي كشتنم هر روز داري تازه خواهد يافت
دلا گر آهوي زيبا ز چشم تو گریزان است
بدان با گوشه ی چشمش نگاري تازه خواهد يافت
حكيما کوشش بیخود نكن در عشق ورزيدن
غريب آشنا هر لحظه ياري تازه خواهد يافت