چهارشنبه ۲۸ آذر
حسرت پیوسته شعری از احمد بیرانوند
از دفتر دلواژه نوع شعر
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۰ ۰۹:۱۰ شماره ثبت ۳۳۶۶
بازدید : ۸۳۸ | نظرات : ۹
|
آخرین اشعار ناب احمد بیرانوند
|
پیمانه ای با دست خود، ساقی بنوشان خسته را جامی ز چشمانت ببخش، این عاشق دلبسته را
مست و خرابم کن شبی در بزم شمع و آینه تا ساحل رویا ببر این زورق بشکسته را
پیمانه را لبریز کن از نو نوایی ساز کن شاد و غزلخوان کن دمی زانوی غم بنشسته را
از کف بدادم دین و دل رسوای رسوا گشته ام آوای آزادی ببخش این مرغک پربسته را
آتش گرفتم، سوختم ، پرپرشدم ، افروختم هر شب به راهت دوختم این دیدگان خسته را
آواره ی میخانه ام ، دیوانه ی دیوانه ام بار دگر پیوند کن این رشته بگسسته را
در حسرت دیدار تو گریان چو شمع محفلم با ز آ و پایان بخش باش این حسرت پیوسته را
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.