يکشنبه ۲۷ آبان
عید شعری از ابوطالب زارع
از دفتر سایه نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۳ ۱۶:۵۳ شماره ثبت ۳۳۶۲۴
بازدید : ۷۶۲ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب ابوطالب زارع
|
دهان شب
بوی فش فش های سوخته می دهد
پاها
رفاصه های آتشند...
وجیغ ها
تیغ میزنند گلویمان را
تا حس بودنمان آزاد باشد
و نفس ها
بریده بریده
و دهان ها
باز ...
باز روی برانکاردها جراحی می شوند
خنده های باند پیچی شده
با روبان های قرمز
برای شب عیدت فرستاده می شود
عیدت مبارک
چشمانت کور
رقص دغن بود
پا به پای این شب ها
عید را باید نیمه شب به خانه آورد
و برایش بوسه های بی صدا ترکاند
تا کلاغ ها بیدار نشوند
من زیر گلدانها بهار کاشته ام
تا ساقه های قلمه خورده
اصالتشان فراموش نشود
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.