سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 15 آبان 1403
    4 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 5 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۱۵ آبان

        فرق ها دارد فراوان نق زدن تا انتقاد

        شعری از

        محمد رضا لطفی

        از دفتر دستم را بگیر نوع شعر قصیده

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۳ ۱۵:۵۵ شماره ثبت ۳۳۳۳۴
          بازدید : ۶۲۳   |    نظرات : ۲۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        فرقها دارد فراوان نق زدن با انتقاد
        همچنانكه بينِ فرياد و عزيزان بين داد
        من نميگويم بشوئ اين چشمها را بي دليل
        گرم كن اين سينه را خالي نما از انجماد 
        پيشكش كن پادشاهي را چو هستي با خدا
        جز خدا هرگز مكن بر هيچ قولي استناد
        هر كسي نق زد شود خونش كثيف از من شنو
        عمر خود را اي عزيزان ميدهد آسان به باد
        بر عليه شعر درد و بر عليه ناله ها
        كرده ام اكنون قيام و داده ام حكم جهاد
        هر كسي شد همسفر با من  بگيرد دست من
        ميشود ممكن اگر در بين ما شد اتحاد
        ديگر عمر ناله و زاري و ني سرامده است
        چون شديدا معتقد هستم و دارم اعتقاد
        هركسي جز ما عزيزان ميشناسد درد را
        دارد اين موجود زنده در مسيرش امتداد
        سلسله اعصاب ما اين حكم را صادر نمود
        غير از اين باشد ، شود مصداق كفر و ارتداد!
        در خراب آباد دنيا ادم  بي غم كجاست
        هر كسي را ديده اي او را خدا يك غصه داد
        درد را ياداوري كردن براي دردمند
        ميكند او را فقط درگير دردً اعتياد!

        من نخواهم داد تشخيص الف حتا ز با
        از كلاس عشق  چون آموختم اري سواد
        با محبت ميشود شيرين عزيزان زندگي
        هيچكس خيري نميبيند اگر دارد عناد
        در همين دنيا اگر انصاف باشد كار تو
        هيچ ترسي نيست ديگر از قيام و از معاد
        من خدا را دوست ميدارم ندارم ترس از او
        چون به كار و بار او دارم عزيزان اعتماد
        هر كسي عنوان شعرش درد بود آن را نخوان
        بلكه باشد پي نوشتش  بهر دردش يك پماد!
        استخوان دست و پايم درد دارد درد درد
        شاعري كو ؟! اورد از بهر اين دردم ضماد
        محمدرضالطفي
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3