سیگار

شب گریه های تب دار
مردی به رنگ انکار
افتاده روی دیوار
سیگار پشت سیگار
دودی حیات بخش است
در ریه های تکرار
هر لحظه ناتوان تر
سیگار پشت سیگار
برکشتی رفاقت، گشتیم سوار اینبار
پارو بزن مسافر
سیگار پشت سیگار
تن خسته ایم و بیمار، از کارهای بسیار
دادی به دستم هربار
سیگار پشت سیگار
""این روح خسته هر شب، جان کندنش غریزیست
لعنت به این خود آزار
سیگار پشت سیگار""
خوابی نداشت اینبار، این قرص های بیدار
خوردیم و مست گشتیم
سیگار پشت سیگار
""در انجماد یک تخت این لاشه منفجر شد
پاشیده شد به دیوار
سیگار پشت سیگار""
هربار زنده بودن، چنگیست روی دیوار
ساز و خیال، غم یار
سیگار پشت سیگار
یا ایها المدثر
از خود مشو تو غافل
خاموش کن تو صدبار
سیگار پشت سیگار