چهارشنبه ۲۸ آذر
|
دفاتر شعر آرش غفاری درویش(منتظر)
آخرین اشعار ناب آرش غفاری درویش(منتظر)
|
میلاد
- دل در تاب وتاب و دریق از این سرابِ لایقین
- میلاد ما هم بگذرد در بیکسی لختی چونین
- مرگ ِ خون تشنه مرا،آخر به دارم میکشد
- جبرئیلِ حق عمری است ما را در کمین
- میلاد هر کس عاشقی ما را جز غم نبود
- اندوخته ما ازل از بیش و کم شد کمترین
- حاصلم از زندگی جز درد ورنج آهی نبود
- آنچه مارا این خطا بود خلقت ما بر زمین
دی
- دی میروم، دی آمدم از سوی جانان آمدم
- آخر سوالم این است،زنهار که نالان آمدم
- از عرش وبالا آمدم باز هم به سوی انتظار
- تا کی کنیم بر می نثار،برخیز شادان آمدم
- از پیش آن یار آمدم،رخ در ستایش نامه اش
- قبله فدای خانه اش،یارا از پیش یاران آمدم
- من آمدم ، من آمدم عمری ندارد رازقی
- قمری ندارد خانه ای،بر سوی رندان آمدم
- ای دل مدارا کن بدان تا کی دوانی بهر آن
- این بیت را آخر بخوان،شادا که نادان آمدم
- میلاد من ابری شد و ابری بر این پهنه رسید
- باران شد و مستی دمید،بادا چو باران آمدم
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.