سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 15 آبان 1403
    4 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 5 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۱۵ آبان

        نو غزلی تقدیمی به برادر بزرگوار و شریفم جناب ترمک

        شعری از

        طاهره (میترا) عرب

        از دفتر شعرناب نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۰ ۰۵:۱۹ شماره ثبت ۳۳۱۷
          بازدید : ۱۲۸۷   |    نظرات : ۲۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر طاهره (میترا) عرب
        آخرین اشعار ناب طاهره (میترا) عرب

        بنام نامی مهر و کرم و شعر و لطافت: یا لطیف

        این شعر را تقدیم می کنم به برادر بزرگوارم که شاگردیشان برایم افتخار است و همواره از کلامشان می آموزم

        اگرچه این تقدیمی هرگز به پای دو شعر ناب ِ تقدیمی ایشان نمی رسد، اما تحفه ی درویش است و در حدِ وُسع ِ شاگردی برای استادش و تنها برای سپاس و تقدیر از مهر و محبت و این همه نظر لطفی که به حقیر دارند

        و پوزش می طلبم که مدتی را گرفتار بوده و هستم و کمتر می توانم سر بزنم و به همین سبب، شعر تقدیمیِ اولِ ایشان را دیر و پس از 5 روز دیدم و با ارسال تقدیمیِ دومشان، بیشتر خجالت زده یِ مهرشان شدم و در همین جا از همه یِ دوستانی که زیر دو شعر ایشان یا هر جای دیگر نظر لطفشان را نثار حقیر کرده اند، کمال سپاس و تقدیر را دارم و امیدوارم که لیاقت این همه مهر را داشته باشم

        درود بر همه ی شما بزرگواران درود درود درود

        :

        با یک نسیم خوش به سحر گاهِ  خواب ِ ما

        ابری خروج کرد به بام ِ  کتاب ِ ما

        چشمانِ مستِ عاشق ِ خود، سویِ یار کرد.

        با هر نگاه ِ مهر ، نگاری خمار کرد

        پلکی زد و برقی شد و با رعدِ موج ِ اشک،

        بارید و بر این دشت، گهر را نثار کرد.

        دُرّ ِ زلال ِ عشق به گل واژه هایِ شعر

        آبی به پای ِ بذر ِ نشسته، سوار کرد.

        ساز و نوایِ سبز شدن در غزل نمود

        بر ناز و نیاز ِ جوانه مثنوی سرود.

        پایِ چهار پاره اش اینجا به کار کرد،

        رقص ِ هَزار واره یِ خود را هِزار کرد!

        با داس ِ نقدِ محکم و خوبش به شعر ِ ما،

        شخمی زد و  خار و علفش را شکار کرد!

        = = =

         

        تقدیم کرده ای غزلی پر بها، عزیز...

        احساس ِ غوره ام، چه تو خوش کرده ای مَویز

         

        گل واژه هایِ شعر ِ ترت، زنده کرده است

        این روح ِ کاغذی که به غم بود ریز ریز

         

        تیزی که زخم کرد دلِ ما به زهر ِ کین

        شرمنده شد از مرهم ِ مهرت به تیر، نیز

         

        گر بر درخت، صاعقه ای زد خروش ِ ظنّ

        آتش گرفت سبزی ِ برگش چه جیز جیز

         

        یاران برایِ بارش ِ باران به رسم ِ عشق

        ابری شدند و گریه نمودند خیز خیز

         

        آب ِ حیات بر سر ِ خاکِ حیاطِ شعر

        زنده نموده است عروست چه پُر جهیز

         

        صدها غزل و مثنوی و چارپاره را

        آورده ای اکنون تو در این خانه بس تمیز

         

        گفتی که مرو این \"شب ِ ما را به هم نریز

        یا لااقل برایِ  نگاهی ترانه خیز\"

         

        گشته کنون به شرم، سر ِ میترا به زیر

        تقدیم می کند غزلش را اگرچه ریز

        =====

        درود بر معلم شعر و دبیر ادب و استاد نقد و برادر مهرورزم جناب ترمک عزیز

        dorood

         

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2