پنجشنبه ۱ آذر
همواره شنگولم شعری از محمد رضا لطفی
از دفتر دستم را بگیر نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۵ دی ۱۳۹۳ ۱۷:۲۶ شماره ثبت ۳۳۰۳۹
بازدید : ۵۶۹ | نظرات : ۴۱
|
آخرین اشعار ناب محمد رضا لطفی
|
همواره شنگولم
تو می دانی چرا در عمر ِ خود همواره شنگولم
در عمرم جرعه ای مِـیْ هم ننوشيدم، ولی لولم
و سنّــم گرچــه در تقـويـم، از پنجــاه بالا زد
ولی سرزنده ام! شادم! دلم گرم است و مشغولم
اگر چه زخم های ِ بی شماری خوردم از دوران
ولی سر خم نكردم لحظه ای ، شاغول ِ شاغولم
نمودم دست و پنجه نرم با انبوهی از مشكل
و هرگز حَـل نگرديدم، كه حلّالم! نه محلولم!
در اين حالی كه من دارم اگر بيند كسی من را
بدون شك تصور می كند من شخص ِ بهلولم
جواب پرسشم را من درون شعر آوردم
مروري كن كه دريابي چرا همواره شنگولم
با احترام
محمدرضالطفي
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.