عشق نقطه چین است نقطه چین
می پرد از پرچین
پرچین انتخاب
با هدف شکفتن
بی ریا
با بخشش بی همتا
با پرشی زیبا
با نگاه
نشود موری زیر پا دل آزار
با قلبی به پرش با شکستی به
پا در میان هوا
نشود برگ خشکی
ترسان و لرزان
نشود فرودبه فرودی دل خراش
به نگاه بر منفعت جان
......
می رسدنقطه چین عشق با هم
می کند خطی زیبا
به کلامی از خدا
به خلقتی زیبا
که می رود بر لب خدا
......
در عشق عقل خاموش است و بیدار
پر جود است دل
پر سوز است اشک
پر درد است قلب
پر شتاب است دل به دیدن معشوق
به بودن
به شدنآنچه معشوق خواهد
به هست ونیست به یک خاطر
یک نگاه
از معشوق
...
عشق درختی است بی ریا
با قلبی به بخشش بی همتا
به بخشش جان و جسم به هیزم شکن بی نوا
به پرنده زیبا
به مسا فر راه
به باد بی یار
آرزوی یک هم نوا
به هم رقصی زیباست
.....
عشق سکوتی است به رمز و راز
با سوختن به آب حیات شدن
عشق جمع اضداد است
اضداد زیبا
که نیست چون او در جهان به زیبای نقش و نگار
عشق بر مصیبت
با اشک خداست
عشق ناب از آن خون خداست
درد و رنجش بی همتاس
...
عشق راهی است به خدا
دل منصور بریده از غصه و درد
رنج و اشک
سوختن و غریبی بر راست
دل منصور به فریاد ست از زمان این راه
چشم انتظار افتادن یک لباس است
با نوری در آسمان