سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 29 آذر 1403
    19 جمادى الثانية 1446
      Thursday 19 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۲۹ آذر

        شدم مرهم برای هرغم وُدردی

        شعری از

        کریم لقمانی سروستانی

        از دفتر s@rv نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۳ ۱۱:۴۱ شماره ثبت ۳۲۵۵۵
          بازدید : ۶۳۰   |    نظرات : ۳۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر کریم لقمانی سروستانی

         میان خنده های تلخ مینالم
        بسان هیزم خشکی ، بسوزانند جسمم را !
        تاخاکسترسردم
        روی زخمهای کهنه بگذارند !
        شدم مرهم برای هرغم وُهردردبی درمان !
        خود ، آلوده ی دردم
         بی علاج است قصه های من !
        شده شعری دربازارناهنجار
        چون حلوای وارفته
        ازبی روغنی ودیگ کم جوشش
        بوی نا گرفته ساق کفگیرش
        دلم آبستن وُ مجروح این درداست
        نمیدانم چه میزاید ؟ کجازاید ؟ دردنیای نازایان!
        که طفل ناقصی دیگر به بارآید !
         
        **=**=**
         
        گرکه درعشق وُوفای توقماری کرده ام
        هفته هادرخلوتم شب زنده داری کرده ام!
        تا کجاخواهی که ازعشق تورسوایی کشم؟
        بی خبربودی تو! هرشب بیقراری کرده ام؟
        این چنین باچشمه ی احساس من بازی مکن
        من که با ظلم وُ جفایت پایداری کرده ام !
        کارمن ازعشق توهرروزوشب میخانه بود!
        با خودم،با غصه هایم می گساری کرده ام
        هرزمان نالم ازاین دنیای بی احساس تو
        بی خودازخودمیشوم چون بردباری کرده ام
        جمع عشاقان عالم مثل یک دیوانه ام
        درمیان اهل دل من شرمساری کرده ام !
        آنقدردرخودنشستم دست ماتم برسرم
        باخیال تو ، شبم راسوگواری کرده ام
        دیگرای دل فصل روئیدن نباشد کارمن !
        چون خزانم غم شده، تَرک بهاری کرده ام
        s@rv
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5