سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 15 ارديبهشت 1404
  • روز بزرگداشت شيخ صدوق
9 ذو القعدة 1446
    Monday 5 May 2025
    • روز جهاني ماما

    حمایت از شعرناب

    شعرناب

    با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

    در جملاتی که علی ع در تمام عمرش گفت ، این جمله از همه رساتر و عمیقتر ،زیباتر ، اثربخش و آموزنده تر بود.کدام عبارت؟کدام جمله؟آن ۲۵ سال سکوت علی است. دکتر علی شریعتی

    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت

    وقتی که نیستی

    شعری از

    محمد رسول دژپور

    از دفتر چند بیت رسول نوع شعر غزل

    ارسال شده در تاریخ جمعه ۷ آذر ۱۳۹۳ ۱۳:۲۱ شماره ثبت ۳۲۱۸۲
      بازدید : ۵۹۹   |    نظرات : ۳۲

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر محمد رسول دژپور

    مدتی هست که نیستی و مراحالی نیست
    کنج مخــیــلـه ام دیــــگر آمـالـی نـیـسـت
    سوت و کور است همه جا، پنجره ها خوابیدند
    همه اخــبار هـمـانـنـد و جـنـجـالـی نیست
    صبح و شامم همه قرص است همه تشویش همه دود
    دمی پیمانه و جامم ز شراب خالی نیست
    هــمـه فـکر جـرعـه آبـی بـه مـنِ افـسرده
    لیکن این فسردگی حاصل خشکسالی نیست
    من ز کودک که به مادر، به تو محتاج ترم
    باتو در دیوانگی ها مرا امثالی نیست
    هر چه داشتم همه مهر چشمان تو بود
    بعد چشمانت در این کلبه مرا مالی نیست
    خانه ام تاریک اگر بود روی تو که بود
    حال به سیاهی شبهایم ذغالی نیست
    من و این تنهایی خوب به هم عادت کردیم
    بعد تو هرچه سرم آید، خیالی نیست
    .
    رسول دژپور
    ۱
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    سید مرتضی سیدی

    تمام حزن یاران است در من ااا زمستان و بهاران است در من ااا شکستم بغض چندین ساله ام را ااا خدایا شور باران است در من
    ساسان نجفی(سراب)

    در دایره ای که آمد و رفتن ماست اا او را نه بدایت و نه نهایت پیداست اا کس مَی نزند دمی در این معنی راست اا کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
    سید مرتضی سیدی

    هر چند شیشه های دلم را شکسته اند ااا اینجا هنوز پنجره ها را نبسته اند ااا امشب تمام آینه ها در حضور دل ااا در خویشتن نشسته و از خود گسسته اند ااا دیگر چه اعتماد به دستان دوستان ااا وقتی عصای پنجره ها را شکسته اند ااا اینجا کبوتران حرم تنگ هر غروب ااا بر برج های خیس نگاهم نشسته اند ااا من از نگاه ساده ی این کفش های کوچ ااا احساس می کنم که از این کوچه خسته اند
    محمد حسنی

    درد اگر این درد مشترک بود همه هم درد بودند اما انگار بی تفاوتی زنجیر زندگی را از پایشان باز کرده است بداهه
    سید مرتضی سیدی

    هوای با تو پریدن نشسته در بالم ااا سراغ همسفری بی بهانه می گیرد

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1