زندگی یه جورنگاهه گاهی وقتا کوره راهه
واسه دلهای شکسته شایدم یه جورپناهه
زندگی شهری غریبه پرنیرنگ وفریبه
باتموم تلخیش اما میشه گفت گاهی نجیبه
زندگی یه جورسرابه گاهی وقتا یه جبابه
واسه هردوتایی ما قصه ای شیرین ونابه
زندگی نه گرم نه سرده گاهی وقتا پردرده
مثل یک باغ قشنگی که گلاش به رنگ زرده
زندگی شادی وشوره گاهی وقتا سوت وکوره
یه زمانی سرد وبی رحم گاهی نیز سنگ صبوره
زندگی گاهی یه آهه گهی نیز یه بی پناهه
گاهی یک شروع تازه گاه تالاقی نگاهه
زندگی شروع خوبه گاه یه روز بی غروبه
مثل غریق عشقی که پناه اون یه چوبه
زندگی یه سرنوشته که خدااونونوشته
گاهی نیزقصه تلخی که روپیشونی نوشته
زندگی نورامیده گاه سیاه وگه سفیده
مثل یک طلوع خورشید که سحرگهان دمیده
زندگی حسی قشنگه قصه شیشه وسنگه
گاهی وقتا مهربونه گاهی نیزبامامیجنگه
زندگی یه سایبونه آ دمهاش یه همزبونه
گاهی وقتا میره ازیاد گه توخاطرات میمونه
زندگی یه التماسه شایدهم یه نوع هراسه
گاهی وقتا خیلی شیرین مثل عطر گل یاسه
زندگی هرچی بگم بازم کمه قصه شادی وشوروماتمه
گاهی وقتا پرزشوروگاهی نیز یه نوع غمه
سلام دوستان عزیز خوشحال میشم اگه نوشته ام نواقصی داشت راهنماییم کنید چون برای یادگرفتن وساخته شدن میسراییم باتشکر از اساتید محترم سایت شعرناب درپناه یزدان همیشه سبز باشید