سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        غزل ترکیبی ( تقدیم به خواهر بزرگم میترا عرب )

        شعری از

        جابر ترمک

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۰۹:۱۷ شماره ثبت ۳۱۸۹
          بازدید : ۱۰۹۹   |    نظرات : ۲۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر جابر ترمک

         
        سلام دوستان عزیز
         
        این
        غزل ترکیبی رو تقدیم می کنم به عزیز ترین خواهر دنیا که با ارزش ترین
        آموخته های ادبی ام مدیون او هستم معلمی که از کلمه کلمه نوشته هاش درس
        گرفته ام و به احترامش همیشه برپا می ایستم خواهر گرانمایه ام سرکار میترا
        عرب بزرگوار و در همین صفحه از لطف بیکران سرور ارجمندم جناب حامد زرین
        قلمی سپاسگزارم .
         
        از من نخواه بعد تو عادت کنم به شعر 
         
         بی تو چگونه عرض ارادت کنم به شعر
         
         
        من با نگاه پاک شما خو گرفته ام
         
         هرگز نخواه فکر سعادت کنم به شعر
         
         
        دنیا حسود و شعر حسود و غزل حسود
         
         پس من چگونه فکر حسادت کنم به شعر 
         
         
        طعم نگاه پاک تو از جنس دیگری است
         
         باید شبیه خنده عبادت کنم به شعر 
         
         
        معشوق من تمام خودش را به شعر گفت
         
         حاشا که شک به عمق شهادت کنم به شعر
         
        حالا که می روی شب ما را به هم نریز
         
        گلخنده های بر لب ما را به هم نریز
         
        یا لا اقل برای نگاهی ترانه خیز
         
        لب تر بکن به جرعه ی یک خنده ای عزیز  
         
        امشب بدون دیدن ماهم غروب شد
         
        غربت گرفته است نگاهم غروب شد
         
        بی ادعا به حرمت چشم سیـــاهتان
         
        دل مانده پشت روز سیـاهم غروب شد
         
        سنگ مزار عاشق تو نذر سیب نیست
         
        آتش گرفته خرمن کاهم غروب شــد
         
        عمری تمام هستی من انتظار توست
         
        رویای مانده بر سرراهم غروب شد
         
        آهسته تر بیا که دلم مانده پشت در
         
        ایندفعه هم بدون تو،ماهم غروب شد 
         
        سرکار عذر مرا بخاطر همه ی بزرگواری هایشان و گذاشتن این پست بدون مجوز ایشان خواهند پذیرفت 
         
         
         
         
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        ،

        سید علیرضاهاشمی

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4