بانوی شرقی رویام

میتونم یه باردیگه
 حُرمِ دستاتو بگیرم
میتونم شرمِ نگات شم
 روی زیباتوبگیرم
تویی تو،بانوی شرقی
تویی تو،اوج  نیازم
تویی که یه دنیا شوقی
واسه ی آغوش بازم
ای فرشته، مهربون باش
با تن تکیده ی من
خوش بیا، مسافرم شو
قدمت رودیده ی من
بعضی شبها توی خوابم
وقتی رویاتو میبینم
نمیتونم کنج سینم
ازلبت بوسه بچینم
نمیتونم، نمیتونم
خواب من بیشترازین نیست
نگرانم، نمیدونم
نصفه ی ندیده ام چیست
بانوی شرقی رویام
تویی فانوسک شبهام
 توبتاب وروشنم کن
رنگ ظلمت زده هرجام
باورم هرگز نمیشه
که روزا توروندارم
تومیای شبا،که وقتی
چشاموروهم میزارم.